سخن روز - علیرضا یعقوبی
از اصفهان و تهران خبر از تظاهرات مردم علیه اسید پاشی بر روی زنان بیدفاع میهن می رسد. صدای اعتراض مردمی علیه فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، علیه داعشیان ایرانی، هر چه رساتر باد.
هموطنان، زنان و مردان آگاه میهن در زنجیر،
راهی جز اعراض نیست. راهی جز هر چه رساتر ساختن فریادها نیست، راهی جز احیای حقوق فردی و اجتماعی نیست، راهی جز احترام به کرامت و حرمت و ارزشهای انسانی نیست و همه اینها ممکن نیست الا با برافروخته تر کردن آتش نبرد علیه رژیم بنیادگرای مذهبی حاکم بر وطن اسیرمان ایران.
داعشیان از نوع ایرانی آن را باید به گورستان تاریخ فرستاد. مبارزه با اسیدپاشی از مبارزه با رژیم جهل و جنایت حاکم جدا نیست، چرا که «اسید پاشی» تنها یک قطعه از پازل اختناق، سرکوب، جنایت، قتل، غارت، چپاول، انحصار، رانت خواری، اختلاس، ارتشاء و ... است که اکثریت قاطع مردم ایران را به رنج و فاقه گرفتار ساخته است.
دستگیری و محاکمه اسیدپاشان در این رژیم, انتظاری واهی و عبثی بیش نیست. تجربه نشان داده است که در قوه قضائیه این رژیم اراده لازم برای برخورد با جانیانی که به «بیت رهبری» وابسته اند، وجود ندارد و هیچ چاقویی تا کنون دسته خود را نبریده است.
آنچه که مهم است منشأ اسید پاشی است، مهم تفکری است که اسید پاشی را تبیین و توصیه می کند. باید با ریشه اسیدپاشی یعنی آن تفکری که به اجبار و زور می خواهد، زنان ایرانی را به انزوا بکشاند، برخورد شود. اسیدپاش در نهایت مفعولی بیش نیست که به هر منظوری در خدمت فاعلی در آمده است که «حجاب اجباری» حتی با توسل به خشونت و آدمکشی را می خواهد حاکم سازد. احمد خاتمی امام جمعه تهران درباره تحمیل «حجاب اجباری» سخن از «ریختن خون» می کند و طباطبائی نژاد امام جمعه جنایتکار اصفهان در این راستا خواهان بکارگیری «چوب تر» بجای «حرف» است.
اینها مسئولین واقعی اسید پاشی هستند. عامران و عاملان هر دو باید به پای میز محاکمه کشانده شوند و این در رژیم آخوندی انتظاری عبث است. مگر با عاملان و عامران «قتل های زنجیره ای» چه برخوردی صورت گرفت؟. چگونه با فرماندهان نیروی انتظامی تهران در حمله وحشیانه به خوابگاه دانشجویان در آذرماه سال ۷۸ برخورد شد؟، مگر جنایتکارانی که در کرمان در اجرای آنچه که در این رژیم «امر به معروف و نهی از منکر» خوانده می شود، به نوامیس زنان تجاوز کردند و سپس به فجیعانه ترین شکل آنها را به قتل رساندند و در پرونده خود چندین قتل از پیش طراحی شده داشتند، مجازات شدند؟. همه شواهد حاکی از آن است که قوه قضائیه این رژیم بعنوان آلت دست «ولی فقیه» یعنی خامنه ای ملعون، در همه موارد یاد شده در کنار جنایتکاران و آدمکشان قرار داشته است.
باید اعتراضات کنونی را بسمت «قیام عمومی» جهت داد. اینگونه اعتراضات باید بسمت سازمان یافتگی راه برند. در سازماندهی اعتراضات، نباید جایی برای سازشکاران و جریاناتی باشد که تحت عنوان «اصلاح طلب» ادامه شرایط موجود را بنام «اعتدال گرایی» طلب می کنند!!. تجربه قیام سال ۸۸ گواه صادقی بر این ادعا می باشد.
تداوم تظاهرات و اعتراض ها باید در دستور کار همه ما قرار داشته باشد. در این مسیر باید این شعر معروف پیر عشق «عطار نبشابوری» را راهنما قرا دهیم:
ای مرد رونده مــــرد بـــیچاره مبـاش از خـویش مشو برون و آواره مباش
در باطن خویش کن سفر چون مردان اهـــل نظری، تو اهل نظــاره مبـاش
گر مردرهی راه نهــــــان بایـــد رفت صـد بادیه را به یک زمان باید رفت
گر می خواهی که راهت انجــــام دهد منزل همــه در درون جـان باید رفت
گر مردرهی میان خـون بــایــــد رفت از پــای فتــاده ســرنـگون بایـد رفت
تو پـای به راه درنــه و هیـــچ مـپرس خـود راه بگویدت که چـون باید رفت
«راه» بما خواهد گفت که باید یکان هایی را بنیان نهاد که تحقق «آزادی» و «رهایی» ایرانزمین از قید ستم آخوندی را طلب کنند. یکان هایی با دوست و آشنایی که او هم چون ما راهی جز سقوط رژیم برای پایان دادن به شرایط موجود نمی بیند. یکان هایی که در نهایت راه را برای همراهی و پیوند ارگانیک با «ارتش آزادیبخش ملی ایران» می گشاید.
پیگیری راه «ندا آقا سلطان» که با چشم باز از دنیا رفت، ما را به «صبا هفت برادران» پیوند می دهد که در به ثمر رساندن خون «ندا» با چشمانی باز می گوید: «تا به آخرش ایستاده ایم»، چرا که تنها زمانی اعتراضات و قیام مردمی می تواند قرین موفقیت باشد که در پیوند با «ارتش آزادی ستان» قرار بگیرد. راه این پیوند با تداوم اعتراضات و سازماندهی آن بیشک گشوده خواهد شد. تداوم اعتراضات، «ضرورت» سازماندهی آن را به امری لازم و مبرم تبدیل خواهد ساخت. «سازماندهی» تظاهرات ممکن نیست جز با یافتن جریانات و گروههایی که هدف غایی و نهایی مردم ایران یعنی سرنگونی رژیم جهل و جنایت آخوندی طلب می کنند و در این مسیر، جنبش با رهبری انقلابی پیوند خواهد خورد.
بدانیم هیچ دلی بیش از همراهان «مقاومت ایران» نگران سرنوشت ملت خویش و هموطنانشان نیست. هیچ جریان و فردی، جدی تر از اعضا و حامیان «مقاومت ایران» در رساندن صدای اعتراض کنندگان و قیام آفرینان به تمامی این میهن در زنجیر نیست. هیچ صدایی، رساتر از صدای حامیان «مقاومت ایران» در انعکاس جهانی تظاهرات و اعتراضهای مردمی علیه اسید پاشی و عاملان و عامران آن نیست، هیچ حامی و پشتیبانی که بتواند «قیام مردم ایران» را به سرانجام رسانده و پیروزی نهایی آن را رقم زند، قویتر از «ارتش آزادیبخش ملی ایرا» و فرماندهی عالی آن و رهبری انقلاب نوین مردم ایران و رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران نیست که از قضا این روزها با معرفی «رئیس جمهور مقاومت ایران» پیوند خورده است.
خانم مريم رجوي، رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران، طی پیامی به مردم به پاخاسته اصفهان و تهران كه در اعتراض به جنايت ضدبشري رژيم آخوندي عليه زنان ميهنمان دست به تظاهرات زده اند درود فرستاد و از عموم مردم به ويژه زنان و جوانان خواست به جنبش ملي دفاع از زنان ايراني بپيوندند.
پس ای اعتراض کنندگان، ای قیام آفرینان، ای شیرزنان، ای جوانان پرشور و مبارز و مجاهد این وطن، صفوف خود را هر چه مستحکمتر سازید. بدانید اگر اراده کنید، اگر عزم و رزم شیرزنان و کوه آهن مردان هموطن خود در صفوف «ارتش آزادیبخش ملی ایران» را الگو و راهنمای خود قرار دهید، هیچ دیکتاتور و هیچ بسیجی و هیچ داعشی و هیچ پاسدار و لباس شخصی را توان مقابله با شما نیست.
هیچ عاملی نخواهد توانست در برابر اراده شما، بایستد. آینده از آن شماست، آینده از آن مردم ایران است، آینده از آن جوانان این میهن است، آینده از آن زنان ایرانی است، پس بر وظائف ملی و میهنی خود قیام کنیم، بدانیم پیروزی از آن ماست. از آن آزادی و رهایی ایران است.
پس هر جه شعله ورتر باد قیام مردم ایران علیه رژیم فاشیسم مذهبی حاکم بر آن. و در این مسیر، در مسیر رزم و آزادی و رهایی بر شما ای قیام آفرینان، بر شما ای تظاهر کنندگان، ای جوانان، ای زنان، ای مردان ایرانی، بر شما باد درود بر شما باد سلام.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر