رژیم بنیادگرای «جمهوری اسلامی» از روز نخست تولدش، پیشبرد آنچه را که خمینی آن را «صدور انقلاب» و «اسلام عزیز» می خواند، در دستور کار خویش قرار داد.
جنگ۸ ساله با عراق بخاطر پیگیری همین هدف شکل گرفت. با ته کشیدن امکانات مالی و انسانی و زمینگیر شدن ماشین جنگی رژیم، خمینی با سر کشیدن جام زهر آتش بس، تحقق آرزوهایش را با خود به گور برد.
خامنه ای در ادامه سیاست سلفش، اینبار سیاست تدافعی تحت عنوان «مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب» را در پیش گرفت. در راستای پیشبرد همین سیاست، هر ساله چندین سمینار ریز و درشت با حضور «علمای بلاد اسلامی» با ریخت و پاشهای نجومی در تهران برگزار شده و می شود، تا مشتی طفیلی به «خواب» فرو رفته در طول برگزاری سمینارهای یاد شده، در بازگشت به «بلاد» خویش، «بیداری اسلامی!» را برای «امت» های خود و جیبی پر از پول و چمدانی پر از کادو برای خانواده هایشان به ارمغان برند.
وظیفه اصلی این سفیران جهل و نادانی، یافتن عناصر و افراد طفیلی همچون خود و اعزام آنها به تهران و فم در راستای بسط و گسترش «بیداری اسلامی» مورد نظر خامنه ای است.
با شروع «بهار عرب»، خامنه ای حرکت ملتهای خاورمیانه علیه دیکتاتوری را «بیداری اسلامی» خواند و در صدد مصادره آن بر آمد.
النصره، بوکوحرام، الشباب، حوثی، حزب الله و داعش و دهها گروه و سازمان تروریستی بنیادگرا همه زادگان «بیداری اسلامی» خامنه ای هستند که سیاست «آشوب» و «بحران» در منطقه خاورمیانه را برای ادامه بقای «ام القرای جهل و جنایت» بنیادگرایی را به پیش می برند.
اشتباه نشود که هدف رژیم از بنیان گذاری این گروههای ظاهرا متضاد با یکدیگر نه «اسلام» و «امت اسلامی» بلکه دامن زدن به آشوب و بحران فرقه ای به هر شکل ممکن است، چرا که تنها در چنین شرایطی است که رژیم آخوندی می تواند به حیاتش ادامه دهد. «صدور انقلاب» چیزی جز «صدور بحران» و آشوب و براه انداختن بلوای «جنگ های فرقه ای» نبوده و نیست.
سازمانهای جاسوسی در غرب اخیرا از شکل گیری گروهی بنام «خراسان» خبر دادند که آن را خطرناکتر از داعش ارزیابی کردند. این گروه جدید التآسیس در پی صدور تروریسم به اروپا و آمریکاست.
تا زمانیکه «رژیم جمهوری اسلامی» در تهران برپاست، منطقه خاورمیانه با تداوم «جنگ های فرقه ای» به اشکال متفاوت درگیر خواهد بود. از دل «القاعده»، «داعش»ی بیرون زد که بمراتب خطرناکتر و جنایتکارتر از گروه پیشین بود.
وحوش داعش و هر جریان بنیادگرای دیگری زمانی قابل مهار و کنترل هستند که با سرچشمه انشعاب آنها برخوردی شایسته صورت گیرد.
رژیم تهران عامل اصلی بحران منطقه خاورمیانه و زادگاه و مهد جریانهای «بنیادگرای اسلامی» است.
این رژیم بعنوان «تکه خلطی بجا مانده از اعصار میانی در سینه تاریخ»، تمامی اندامهای خاورمیانه را درگیر عفونت «جهل و جنایت» «بنیادگرایی اسلامی» ساخته است. تا این «تکه خلط بجا مانده از اعصار میانی در سینه تاریخ» از جایش کنده نشود، جهان روی آرامش را نخواهد دید و هر روز اندامی جدید از خود را درگیر با عفونت «بنیادگرایی اسلامی» خواهد یافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر