ژان مولن، چهره درخشان مقاومت فرانسه در جنگ جهانی دوم بود. او گواهی بر شجاعت و ارادهيي بیانتها درنبرد بود.همو بود که سازماندهی و یکپارچه کردن گروههای مقاومت در بطن شورای ملی مقاومت را بهتنهایی بر عهده داشت و طبعاً بهعنوان یک فرانسوی، متقاعد شده بود که انجام این عمل یک وظیفه است.
کودکی تا دوران تحصیل
ژان مولن، دوم ژانویه 1899 در شهر بزیه[2]در رشته حقوق به تحصیلاتش ادامه داد. او همزمان در شورای استانداری استانهرو[4]و سپس در شاتولین[6] برگزیده شود. او یکبار دیگر بهعنوان یک جوان فرانسوی پای اداره چنین مشاغلی را مهر کرد.
ورود به مقاومت
سال 1939، مدتی قبل از اشغال فرانسه از طرف آلمان، ژان مولن بهعنوان استاندار شارتر [8]آرامش برقرار کند. در مقام استاندار، در مقابل یک انتخاب تعیینکننده قرار گرفت. ژوئن 1940، نازیها اعلامیهای را به او تسلیم کردند. بر اساس آن اعلامیه، گروهی از تیربارچیهای بنگلادشی وابسته به ارتش فرانسه، جنایات بزرگی را مرتکب شده بودند. ژان مولن که از بیگناهی متهمین آگاه بود، از امضاء سند سرباز زد.
ژان مولن که جرأت کرده بود با اشغالگران مخالفت کند، مورد ضرب و شتم قرارگرفته و زندانی شد. رد همکاری با اشغالگران او را به انجام کاری واداشت که گواهی بر شجاعت و ارادهاش گشت. او تلاش کرد تا با شیشه شکستهيي گلوی خودش را پاره کند. ژان مولن از مرگی حتمی نجات یافت. ولی از طرف حکومت ویشی در سال 1940 از کار برکنار شد. در این موقع بود که اولین گامهای مادی خود در مقاومت فرانسه را برداشت.
خود او بهعین باور رسیده بود که مبارزه علیه اشغالگران یک وظیفه است، لذا در سال 1941 به لندن رفت تا با ژنرال دوگل ملاقات کند. طولی نکشید که این دو مرد به هم اعتماد پیدا کردند و ژان مولن احساس کرد وظیفه سنگین تلاش برای یکپارچه کردن مقاومت در جنوب فرانسه بر عهده او گذاشتهشده است. با اطمینان یافتن از حمایتهای مالی اولیه، شب دوم ژانویه 1942 وارد کشور شد. هویتهای مختلفی اختیار کرد، ازجمله هویت یک کشاورز و مدیر یک گالری هنری. به قیمت زحمات زیاد، تلاش کرد تا بین جنبشهای مختلف مقاومت ارتباط برقرار کرده و آنها را تحت سیطره ژنرال دوگل قرار دهد. در اولین گام، با سران جنبشهای مختلف مقاومت ملاقات کرد. سپس، بعد از تأسیس ارتش مخفی (AS)، برای تشکیل سرویسهای مختلف تلاش کرد: چتربازی، اطلاعات، مطبوعات، مخابرات، کمیته عمومی بررسیها و هستههای اداری مردمی.
به نظر میرسد که در این پروسه، اراده و شجاعت او خستگی را درنوردید. برخوردار از انرژی پایانناپذیر، موفق شد سه جنبش بزرگ مقاومت فرانسه، نبرد (هنری فرنی)، تیراندازان فرانسوی (ژان- پیر لویی) و آزادیبخش جنوب (آستیه دولا ویژری) را متحد کند. ژان مولن این جنبشها را در بطن جنبشهای متحد مقاومت (MUR) گرد هم آورد. بعضاً درگیری بین سران مقاومت کار را برای ژان مولن سخت میکرد.
ابتدای سال 1943 برگشت کوتاهی به لندن داشت. آنجا با ژنرال دوگل ارتباط برقرار کرده و سپس مأموریت یافت تا شورای ملی مقاومت (CNR) را تشکیل بدهد. درواقع موضوع عبارت از متحد کردن تمامی سازمانها (جنبشها، احزاب سیاسی و سندیکاها) تحت یک جوهره سیاسی واحد بود. ژان مولن خود رئیس این شورا شد.
اولین نشست شورای ملی مقاومت 27 مه 1943 در پاریس برگزار شد. اما اختلافات بین سران مقاومت کاهش پیدا نکرد. برخی سران حتی امیدوار بودند که ژان مولن را برکنار کنند. وقتی فرمانده ارتش مخفی، ژنرال دلسترن [10] بهمنظور سازماندهی آنها در غیاب فرمانده دستگیرشده نشستی اضطراری تشکیل داد.
21 ژوئن 1943، گشتاپو به محل نشست حمله کرده و تمامی شرکتکنندگان را دستگیر کرد. خیانت، یا اتهام روشن به نظر میرسید. ژان مولن دستگیر شد. او در لیون زندانی و چندین روز تحت شکنجه قرار گرفت. علیرغم دردهای وحشتناک و طولانی، هیچ اطلاعاتی در رابطه با جنبشهایی که تأسیس کرده بود بهمن نداد. ژان مولن در 21 ژوئیه 1943، بهنگام انتقالش بالمان جان سپرد.
ژان مولن بیآنکه دنبال کسب افتخاری و یا چشمداشتی برای خود باشد، با جسم و روح برای آزادی ملتش از یوغ نازی جنگید. تاآخریننفس، بیشتر از مقاومت فیزیکی، مقاومتی روحی را رهبری کرد. خاکسترش از سال 1964 در پانتئون آرمیده است و نبرد قهرمانانه او تا ابد، در تاریخ باقی خواهد ماند.
[2]Montpellier
[4]Albertville
[6]Aveyron
[8]Eure-et-Loir
[10]Caluire
http://www.iran-efshagari.com/index.php/2015-01-20-19-56-47/history/11256
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر