اگر کسی با خصایص و کارکردهای ویژه رژیم ولایتفقیه آشنایی نداشته باشد، گمان میکند که این قبیل فرافکنیهای حیرتآور و این حد از دریدگی و وقاحت، بهلحاظ سیاسی، اشتباه محض و عملکرد یک تیغکش حرفهیی یا یک جاهل کلهپوک در سر گذر یا بازارچه است!
اما واقعیت این نیست. خامنهای و احمدینژاد از سر سیری یا اشتباه محاسبه سیاسی، به نعل وارونه زدن مبادرت نکردهاند. این نیاز مبرم و سیر و سلوک اجتنابناپذیر ولایت در منزل نهایت است. «باد» است که آهستگی و فرو نشستن، عدم اوست!
چنین است که در حضیض درماندگی، بهترین تدافع را در تهاجم با هر لوش و لجنی یافته است. برای فرار از اصل موضوع و اینکه دم خودش به تله نیفتد، به هر یاوه و رطب و یابسی چنگ میزند.
یک روز به هولوکاست، یک روز به جنگ در عراق و یک روز هم به ۱۱سپتامبر پیله میکند. اگر در تعرض نباشد، به سرعت به گوشه رینگ و سپس به بیرون از رینگ پرتاب میشود. و الّا باید دریافت کننده ضربات و پاسخگوی سوالاتی باشد که حتی یکی از آنها را هم بر نمی تابد. از قدیم گفتهاند:
تا نشان سم اسبت گم کنند
ترکمانا، نعل را وارونه زن
بله پاسدار احمدینژاد، نه برای گفتگو یا مصاحبه کردن و مطرح شدن، بلکه بهطور کاملاًً حساب شده و برنامهریزی شده از سوی خامنهای، مشخصاً برای پرتاب عامدانه همین موضوع به مجمع عمومی ملل متحد آمده است. آرایش بینالمللی این رژیم در بحبوحه تحریمها و در شرایطی که گزینه نظامی در برابر چنین رژیمی هر روز در رسانهها و افکار عمومی جای بیشتر باز میکند، نمیتواند جز این باشد. هدف، خنثی کردن و آب بندی ضربه محتمل جنگی، بههرقیمت است. هزینه آن را هم، که انزجار و انزوای بیش از پیشبینالمللی است، با طیب خاطر میپردازد. به شرط اینکه مانع بمبسازی او نشوند و بگذارند بمب اتمی را تکمیل کند.
واشنگتن تایمز در سرمقاله امروز خود نوشته است، احمدینژاد هنگامی که در سخنرانی خود در مجمع عمومیگفت حملات ۱۱سپتامبر به آمریکا بهانه اعزام نیرو به تمام دنیا را داد، «عملاً در را کوبید و بست».
واشنگتن تایمز میافزاید: اما «حرفهای خشن» احمدینژاد «در مغایرت شدید با موعظه ضعیف آقای اوباما است».
ترس ولیفقیه ارتجاع از جرقه و ضربه محتمل نظامی، که او را به چنین نعل وارونهیی در عرصه بینالمللی ناگزیر کرده، شمّهیی از وضعیت داخلی رژیم در مرحله اضمحلال و ریزش را بازتاب میکند.
وقتی پایههای آخوندی و روحانی ولایت یکی پس از دیگری فرو میریزد، چارهیی جز دلقک بازی پیرامون کوروش و بسیجی کردن و بسیجی خواندن او نمییابد. اگر کار به خامنهای و گماشته او باشد، لابد در قدم بعد، بر سر کوروش و همه افتخارات تاریخی ایران، عمامه هم خواهند گذاشت! از سوی دیگر، رحیم مشایی را با کیسه پر پول ۵۰ میلیون دلاری به سراغ «عوامل استکبار جهانی» میفرستند تا به گفته خودش به جذب ایرانیان خارج از کشور بپردازد. چندی پیش نیویورک تایمز در همین باره خبر داد که دولت ایران در نیمه تابستان « برای ترمیم تصویر» منفور خود، هزینه چند صد ایرانی را که در خارج زندگی میکنند با همه مخارج آنها برای یک دیدار سه روزه از ایران تأمین کرد و این خود باعث مشاجره و جیغ و داد در میان «محافظه کاران» شد.
اما واقعیت این نیست. خامنهای و احمدینژاد از سر سیری یا اشتباه محاسبه سیاسی، به نعل وارونه زدن مبادرت نکردهاند. این نیاز مبرم و سیر و سلوک اجتنابناپذیر ولایت در منزل نهایت است. «باد» است که آهستگی و فرو نشستن، عدم اوست!
چنین است که در حضیض درماندگی، بهترین تدافع را در تهاجم با هر لوش و لجنی یافته است. برای فرار از اصل موضوع و اینکه دم خودش به تله نیفتد، به هر یاوه و رطب و یابسی چنگ میزند.
یک روز به هولوکاست، یک روز به جنگ در عراق و یک روز هم به ۱۱سپتامبر پیله میکند. اگر در تعرض نباشد، به سرعت به گوشه رینگ و سپس به بیرون از رینگ پرتاب میشود. و الّا باید دریافت کننده ضربات و پاسخگوی سوالاتی باشد که حتی یکی از آنها را هم بر نمی تابد. از قدیم گفتهاند:
تا نشان سم اسبت گم کنند
ترکمانا، نعل را وارونه زن
بله پاسدار احمدینژاد، نه برای گفتگو یا مصاحبه کردن و مطرح شدن، بلکه بهطور کاملاًً حساب شده و برنامهریزی شده از سوی خامنهای، مشخصاً برای پرتاب عامدانه همین موضوع به مجمع عمومی ملل متحد آمده است. آرایش بینالمللی این رژیم در بحبوحه تحریمها و در شرایطی که گزینه نظامی در برابر چنین رژیمی هر روز در رسانهها و افکار عمومی جای بیشتر باز میکند، نمیتواند جز این باشد. هدف، خنثی کردن و آب بندی ضربه محتمل جنگی، بههرقیمت است. هزینه آن را هم، که انزجار و انزوای بیش از پیشبینالمللی است، با طیب خاطر میپردازد. به شرط اینکه مانع بمبسازی او نشوند و بگذارند بمب اتمی را تکمیل کند.
واشنگتن تایمز در سرمقاله امروز خود نوشته است، احمدینژاد هنگامی که در سخنرانی خود در مجمع عمومیگفت حملات ۱۱سپتامبر به آمریکا بهانه اعزام نیرو به تمام دنیا را داد، «عملاً در را کوبید و بست».
واشنگتن تایمز میافزاید: اما «حرفهای خشن» احمدینژاد «در مغایرت شدید با موعظه ضعیف آقای اوباما است».
ترس ولیفقیه ارتجاع از جرقه و ضربه محتمل نظامی، که او را به چنین نعل وارونهیی در عرصه بینالمللی ناگزیر کرده، شمّهیی از وضعیت داخلی رژیم در مرحله اضمحلال و ریزش را بازتاب میکند.
وقتی پایههای آخوندی و روحانی ولایت یکی پس از دیگری فرو میریزد، چارهیی جز دلقک بازی پیرامون کوروش و بسیجی کردن و بسیجی خواندن او نمییابد. اگر کار به خامنهای و گماشته او باشد، لابد در قدم بعد، بر سر کوروش و همه افتخارات تاریخی ایران، عمامه هم خواهند گذاشت! از سوی دیگر، رحیم مشایی را با کیسه پر پول ۵۰ میلیون دلاری به سراغ «عوامل استکبار جهانی» میفرستند تا به گفته خودش به جذب ایرانیان خارج از کشور بپردازد. چندی پیش نیویورک تایمز در همین باره خبر داد که دولت ایران در نیمه تابستان « برای ترمیم تصویر» منفور خود، هزینه چند صد ایرانی را که در خارج زندگی میکنند با همه مخارج آنها برای یک دیدار سه روزه از ایران تأمین کرد و این خود باعث مشاجره و جیغ و داد در میان «محافظه کاران» شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر