۱۳۹۲ آبان ۱۸, شنبه

علائم بحران حاد مالی رژيم


اين که حسن روحانی تا به حال چند بار گفته است «دولت را با خزانه خالی تحويل گرفتم» يا «180هزار ميليارد بدهی از دولت گذشته باقيماند» و باند ولی فقيه از جمله حسين شريعتمداری در کيهان بر او تاخته و می تازند که اين چه حرفهايی است در شب مذاکرات؟! چرا با «سياه نمائی» مشت مذاکره کنندگان را در برابر دشمن خالی نشان می دهيد؟! و امثال اين حرفها… يک چيز است و واقعيت دهشتناک مالی رژيم چيز ديگری است. 

اين که بشنويم نرخ تورم روستايی ۴۲.۵ درصد و نرخ تورم 40 درصد است و يا نرخ بيکاری (نه واقعی بلکه همين نرخ اتو کشيده مرکز آمار رژيم) 12 درصد برای جامعه و 26 درصد برای جوانان است، و رشد اقتصادی منفی ۴.۵ است، يک چيز است و واقعيتهايی که گهگاه مهره های رژيم خودشان به زبان می آورند يک چيز ديگر! 

هر چند که حتی برخی روزنامه های باند رفسنجانی – روحانی مثل روزنامه گسترش، با شرکت در کر «سفيد نمائی» کيهان، تلاش می کنند بگويند، از اوضاع بد خبری نيست، وضعيت توليد و بيکاری رو بهبود است و تا سال دو هزار و چند، بهترهم خواهد شد! يا شاخص بورس چقدر رشد کرده است. يا نوبخت از معاونان روحانی که روز 16آبان، به سبک و سياق «احمدی نژادی» مدعی دوبرابر شدن يارانه ها شد، دردی از رژيم دوا نخواهد کرد، چون از هرجای دولت روحانی و از هرجای نظام، صدای خوردن کفگير مالی به ته ديگ صندوق، به گوش می رسد. 

در بيرون از دولت حسن روحانی، روزنامه اعتماد 7مهر 92 نوشت: «در حالی که امروز می دانيم طرح آبرسانی به روستاهای ناکجاآباد ايران هم منوط به موفقيت در عرصه مناسبات بين المللی است. اهل تدبير می دانند که برنامه نامناسب دولت قبلی در اين باره چه بر سر اقتصاد کشور آورده است. در حالی که ايران در 8سال گذشته بالاترين درآمد نفتی تاريخ نفت را داشته، چه بسا اين روزها برخی از ساعتهای کار وزرا در هيأت دولت به چگونگی تأمين حقوق کارمندان صرف شود!» 

آژيرها، البته با منتهای تلاش برای «آبروداری»، از يک «رأس» ديگر نظام هم به گوش رسيد. لاريجانی رئيس مجلس هم اذعان کرد: «دولت هرماه دنبال پول است تا چاله ای که ديگران کندند پرشود». 

پيش از اين در يک دعوای باندی بين معاون حسن روحانی و مدير کل بانک مرکزی از يک سو و بهمنی مدير کل باند مرکزی احمدی نژاد، بالاخره معلوم شد صندوق ذخيره ارزی 100ميليارد دلار ندارد، و به چيزی حدود 30ميليارد دلار دعوا فروکش کرد و النهايه معلوم شد اين پول هم پول در دسترس نظام نيست و در بانکهای خارجی بلوکه شده است. 

نهاونديان هم که در اين مدت خيلی حواس جمع بوده تا حرفهايش به جايی برنخورد، ناگزير صدای خوردن کفگيرش به ته ديگ مالی دولت بلند شد. روزنامه جمهوری اسلامی 16آبان 92 به نقل از او نوشت: «دولت اوراق مشارکت می فروشد تا بدهی پيمانکاران را بدهد». نهاونديان، به صورت سر بسته يک مشت خالی ديگر را هم باز کرده و در ادامه گفته است: «ابزارهايی مثل فروش اوراق مشارکت برای پرداخت بخشی از بدهی پيمانکاران وزارت نيرو و راه و شهرسازی... مطمئناً ... باعث خواهد شد پيمانکاران بتوانند اعتبار گذشته خود را به دست بياورند». 

اذعان تلويحی به «بی اعتباری بخش خصوصی» محتاطانه ترين ارزيابی از وضعيت اين بخش در زير بال و پر مالی رژيم است.

اين نمونه ها، در کنار اذعانهای علنی به چپاولهای نجومی توسط «پيمانکاران خودی» در دعواهای باندی، وجوه ديگری از بحران مالی رژيم را مريی می کند. 

از جمله روزنامه اعتماد فقط به يک فقره چپاول قرارگاه موسوم به خاتم الانيباء سپاه ضد مردمی اذعان کرده و نوشته است: «بر اساس آمارهای دولت دهم که در رسانه ها نيز منتشر شد 46ميليارد دلار در پارس جنوبی هزينه شده است، در حالی که هزينه قرارداد هر دو فاز پارس جنوبی ۴.۵ميليارد دلار است». 

در همين روزها، تير خلاص را يک کارگزار ديگر رژيم به وضعيت مالی رژيم زد و با بيانی معکوس به کيسه تهی نظام اذعان کرد، وی معاون ارزی بانک مرکزی رژيم است و رسانه های حکومتی به نقل از او نوشتند: «ترکيب دارايی های ارزی کشورمحرمانه است. سعی براين است که دارايی ها را به ارز های جهان روا که دارای ثبات هستند، تبديل کنيم» 

روشن می شود که آن صد ميليارد مورد ادعای بهمنی هم، نه وجود خارجی دارد و نه ارز «جهان روا» يعنی دلار يا پوند يا يورو هست؛ بلکه پنبه دانه های «دولت اميد» ند که می خواهند با آن صورت زار و نزار نظام را سرخ نگهدارند و دست خاليشان را در سر ميز مذاکره پر نشان دهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر