روزنامه های باند خامنه ای نمايش 13آبان را در صفحات اول با آب و تاب منعکس کردند. با چنين عناوينی: «بزرگترين و بی سابقه ترين تجمع ضداستکباری»، «تظاهرات بی سابقه ضدآمريکايی»، «بزرگترين تظاهرات ضدآمريکايی سالهای اخير»، «پرشکوه ترين تظاهرات ضدآمريکايی» و «خروش ملی عليه استکبار آمريکايی».
روزنامه های باند رفسنجانی لااقل در صفحات اول، نمايش 13آبان را مسکوت گذاشتند يا چنين تيترهايی انتخاب کردند: «يک 13آبان پرحاشيه، ناگهان سعيد جليلی سخنران شد» يا «راهپيمايان13آبان: مذاکره در چارچوب ”نرمش قهرمانانه“ دنبال شود».
ملاحظه می کنيد که نمايش 13آبان هم قبل از هرچيز، صف بندی باندها در برابر هم را فشرده تر کرده است. بر شدت جنگ قدرت افزوده است. همان جنگ قدرتی که پس از حرفهای خامنه ای تشديد شده بود.
جنتی، دبير شورای نگهبان ولايت فقيه هر گونه کوتاه آمدن را «شکست جمهوری اسلامی» می داند و می گويد: «کسانی که فکر می کنند ما در مسأله هسته يی کنار آمده ايم بايد بدانند که امکان کنار آمدنی در کار نيست».
ميرکاظمی عضو مجلس ارتجاع در روزنامه رسالت، ارگان باند مؤتلفه به صراحت از ضرورت تفسير اظهارات خامنه ای حرف می زند. می گويد: حمايت از تيم مذاکره کننده را بايد تفسير کرد؛ سؤال اين است که آيا حين مذاکره طرفهای مقابل نيز از سياستهای تحريمی عقب نشينی کرده اند يا خير؟»
در مقابل سخنگوی وزارت خارجه دولت حسن روحانی هم اظهارات يکشنبهٴ خامنه ای را در راستای نظرات باند رفسنجانی برجسته می کند و تأکيد او بر تأييد مذاکره کنندگان را «فصل الخطاب» می داند و می گويد مذاکرات با «قوت و قدرت ادامه» پيدا می کنند.
عراقچی، معاون وزير خارجه دولت روحانی هم با يک احترام پروتکلی به اظهار بدبينی خامنه ای، حرف او را به تمسخر می گيرد و می گويد: «بدبينيها جای خود را دارد. اما بدبينی مانع از انجام مذاکرات نيست. اگر دو طرف نسبت به هم خوش بين باشند چه بسا احتياج به مذاکره وجود نداشته باشد».
می توان نمونه های متعددی ديگری از همين رويارويی را در اظهارات سردمداران رژيم و رسانه های باندی ديد. در عمده آنها دو رويکرد ديده می شود: اول نياز به مذاکرات برای رفع تحريمها و دوم زمينه سازی برای تشديد جنگ باندی در مرحله پس از مذاکرات. جنگی که در آن يک باند بايد طرف ديگر را کنار بزند و تعادل قوا را به طور نهايی به نفع خودش بچرخاند. امری که به نظر می رسد با پايان حيات ننگين و پر جنايت نظام ولايت همزمان باشد.
روزنامه های باند رفسنجانی لااقل در صفحات اول، نمايش 13آبان را مسکوت گذاشتند يا چنين تيترهايی انتخاب کردند: «يک 13آبان پرحاشيه، ناگهان سعيد جليلی سخنران شد» يا «راهپيمايان13آبان: مذاکره در چارچوب ”نرمش قهرمانانه“ دنبال شود».
ملاحظه می کنيد که نمايش 13آبان هم قبل از هرچيز، صف بندی باندها در برابر هم را فشرده تر کرده است. بر شدت جنگ قدرت افزوده است. همان جنگ قدرتی که پس از حرفهای خامنه ای تشديد شده بود.
جنتی، دبير شورای نگهبان ولايت فقيه هر گونه کوتاه آمدن را «شکست جمهوری اسلامی» می داند و می گويد: «کسانی که فکر می کنند ما در مسأله هسته يی کنار آمده ايم بايد بدانند که امکان کنار آمدنی در کار نيست».
ميرکاظمی عضو مجلس ارتجاع در روزنامه رسالت، ارگان باند مؤتلفه به صراحت از ضرورت تفسير اظهارات خامنه ای حرف می زند. می گويد: حمايت از تيم مذاکره کننده را بايد تفسير کرد؛ سؤال اين است که آيا حين مذاکره طرفهای مقابل نيز از سياستهای تحريمی عقب نشينی کرده اند يا خير؟»
در مقابل سخنگوی وزارت خارجه دولت حسن روحانی هم اظهارات يکشنبهٴ خامنه ای را در راستای نظرات باند رفسنجانی برجسته می کند و تأکيد او بر تأييد مذاکره کنندگان را «فصل الخطاب» می داند و می گويد مذاکرات با «قوت و قدرت ادامه» پيدا می کنند.
عراقچی، معاون وزير خارجه دولت روحانی هم با يک احترام پروتکلی به اظهار بدبينی خامنه ای، حرف او را به تمسخر می گيرد و می گويد: «بدبينيها جای خود را دارد. اما بدبينی مانع از انجام مذاکرات نيست. اگر دو طرف نسبت به هم خوش بين باشند چه بسا احتياج به مذاکره وجود نداشته باشد».
می توان نمونه های متعددی ديگری از همين رويارويی را در اظهارات سردمداران رژيم و رسانه های باندی ديد. در عمده آنها دو رويکرد ديده می شود: اول نياز به مذاکرات برای رفع تحريمها و دوم زمينه سازی برای تشديد جنگ باندی در مرحله پس از مذاکرات. جنگی که در آن يک باند بايد طرف ديگر را کنار بزند و تعادل قوا را به طور نهايی به نفع خودش بچرخاند. امری که به نظر می رسد با پايان حيات ننگين و پر جنايت نظام ولايت همزمان باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر