زینت میرهاشمی
حسن روحانی برای به ثمر رساندن مذاکرات با کشورهای پنج به اضافه یک، جهت برداشتن تحریمهای شورای امنیت، مخالفان خود در حکومت را راهی جهنم نمود. رئیس جمهور ولی فقیه اما در برابر افزایش نقض حقوق بشر، اعدامهای گروهی، آزار و اذیت فعالان کارگری و زندانیان سیاسی، هیچ واکنشی نشان نداده است. آنچه حسن روحانی را در برابر دلواپسان نظام و لرزش دلهای ذوب شدگان در ولایت، خشمگین کرده، مخالفت این باندها برای به سرانجام رساندن پروسه خوراندن جام زهر به ولی فقیه و اجرایی شدن بسته سیاستی در رابطه با بحران اقتصادی است.
حسن روحانی با شعار حل بحران اقتصادی و خروج از رکود اقتصادی خود را متمایز از کارگزاران قبلی نظام جلوه می دهد. از شعارها و حرفهای او چنین بر می آید که وی تحریمهای شورای امنیت، آمریکا و اروپا را از جمله موانع اصلی در برابر بازکردن قفل بحران اقتصادی می داند. کشاکش باندهای درون هرم قدرت و شمشیرکشی علیه همدیگر، دشواری اجرایی شدن کامل جام زهر و مهار ناپذیر بودن بحران قدرت را نشان می دهد. اگرچه روحانی ادعا می کند که طرحهای اقتصادی او برای خروج از رکود به گونه ای تنظیم شده که وابسته به برداشتن تحریمها نباشد، اما مجموعه موضعگیریهای خشمگینانه وی و پایوران دولت، ناامیدی به برداشتن یا کم شدن تحریمها جهت خروج از رکود اقتصادی را نشان می دهد.
واقعیت این است که بحران اقتصادی در ایران و تعطیلی بیش از 70 درصد واحدهای تولیدی به تحریمهای شورای امنیت مربوط نمی شود. اگرچه تحریمها به دلیل عدم بازگشت بهای پول حاصل از فروش نفت بر اقتصاد نفتی و تجاری ایران، تاثیرگذار بوده است، اما تولید کننده بحران اقتصادی موجود نیست چرا که عمر این گروه از تحریمها کمتر از دوسال است.
شکل گیری اقتصاد شبه دولتی، سپردن مالکیت واحدهای تولیدی دولتی به ویژه خواران، آقازاده ها و حواشی قدرتمداران به نام تقویت مالکیت خصوصی به قبل از تحریمهای شورای امنیت بر می گردد. قدرت گیری باندهای قاچاق کالا با استفاده از ارز دولتی، ماجرای واردات شکر، پارو، آفتابه، سوزن خیاطی، چادر سیاه، چای، برنج و .... به قبل از تحریمهای نفتی و پولی بر می گردد. خرید دارو و یا تولید آن هیچگاه مورد تحریم نبوده اما می بینیم که مردم ایران چه رنجی از کمبود دارو متحمل می شوند. حتی پیدا کردن نخ جراحی و وسایل اولیه عمل جراحی هم مشکل ساز شده است. فراموش نشود که در کنار کاهش واردات دارو و وسایل بهداشتی، اتوموبیلهای لوکس به راحتی وارد بازار ایران شده است.
این نمونه ها را بدین منظور یادآوری کردم که بگویم حسن روحانی قادر نیست اقتصاد ویرانه ای که از محمود احمدی نژاد تحویل گرفته، با کاهش یا برداشتن تحریمها بازسازی کند. خانه ای که از پای بست ویران است را نمی توان در مقابل طوفان حوادث نجات داد. به ویژه این که سیاستگذاران و مجریان حکومت از ویرانه های همین خانه خراب سودهای کلان به جیب می زنند. شریان سرمایه داری انگلی در دستان استبداد مذهبی چنان جای گرفته که به راه انداختن مجدد تولید و ایجاد اشتغال با منافع حاکمان در قدرت در تضاد است. افزایش نقدینگی و به جریان نیفتادن آن در بخش تولید و صنعت، وجود بی شمار بدهکاران به بانکها، دریافت وامهای کلان برای راه اندازی بخشهای به اصطلاح تولیدی که هیچ گاه عملی نشده، واگذاری مشاغل مدیریتی در واحدهای دولتی به خودیها، سرکوب نیروهای کار و تشکلهای مستقل کارگری، صنفی و ... همه اینها از جمله موانع اصلی برای تحقق راه حلهای مناسب جهت بهبود اقتصاد و تولید است.
راه حل روحانی برای خروج از رکود هم مانند اقتصاد مقاومتی است که خامنه ای برای مردم نسخه اش را پیچید و اکنون به بایگانی سپرده شده است. در مسیر پر پیچ و خم راه حلهای حسن روحانی برای خروج از رکود، باز این مردم هستند که زیان می کنند و مجبورند ریاضت کِشند. اگر چه روحانی و وزیرانش با افشای بخشهایی از بخور و بخورهای مخالفان خود، گلوله های مشقی شلیک می کنند، اما گاو صندوق دانه درشتها همچنان دست نخورده باقی مانده و بر محتوای آن اضافه می شود. طبیعی است که کلید حسن روحانی قادر نخواهد بود قفل این گاوصندوقها را بگشاید.
روز پنجشنبه 30 مرداد حسن روحانی در یکی از تورهای مسافرتی خود در دفاع از برنامه اقتصادی اش گفت: «درآمدهای نفتی باید به سرمایه مولد و نه حقوق کارمند تبدیل شود». همین یک جمله از حرف او نسبت به تقسیم ثروت ملی و بهره وری از فروش منابع گاز و نفت، قدرت شلیک گلوله های مشقی او را برملا می کند. هنوز پرونده بابک زنجانی و امثال او که با فروش نفت چه پولها به جیب زدند به بایگانی سپرده نشده است. مثل این که حسن روحانی باورش شده که احمدی نژاد پول نفت را به سفره های مردم برده است که حالا وی می خواهد از آنها بازپس گیرد.
وی «چشم مردم به دولت و چشم دولت به چاههای نفت» را غلط دانسته و خواستار به میدان آمدن کارآفرینان و مردم برای «اشتغال جوانان» شد. حسن روحانی ترکیه را مثال می زند که «100 درصد اعتبارات اجرایی و بعضاً عمرانی از طریق مالیات تامین می شود و در عوض تمام کارهای مهم این کشور در دست بخش خصوصی است.». همه این حرفها در یک حکومت فاسد که حتا پول فروش نفت به خزانه دولت واریز نمی شود، جز گسترش فقر و بی عدالتی نیست. هنوز کاهش نرخ تورم که روحانی از جمله دستاوردهای دولت خود می داند مورد مشاجره است که وی وعده تورم تک رقمی در آینده ای نزدیک را می دهد.
در کنار وعده های حسن روحانی برای ایجاد اشتغال، آماری در رابطه با نابودی مشاغل در ایران از طرف وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر شده که بسیار دردناک است.
به گزارش سحام نیوز در 26 مرداد، بر اساس آخرین داده های آماری مرکز آمار ایران، «از سال 1385 تا تابستان سال 1392 به جمعیت شاغلان کشور تنها 4/1 میلیون نفر اضافه شده است.» بر اساس گزارش فوق، از «هفت میلیون شغلی که احمدی نژاد مدعی ایجاد آن بود، «پنج میلیون و ششصد هزار» شغل «دوام نیاورده و شاغلان آن بیکار شدند».
علی ربیعی در مورد آمار فوق می گوید:«محاسبه نرخ رشد منفی در سالهای گذشته نشان می دهد ما 30 درصد رشد منفی را تجریه کردیم که هر یک درصد رشد با احتساب مشاغل جانبی بالغ بر 400 هزار شغل می شد.» (خبرگزاری حکومتی مهر 26 مرداد)
دولت حسن روحانی لایحه ی یک فوریتی برای خروح از رکود اقتصادی را به مجلس ملایان فرستاد. حسن روحانی در این لایحه اولویت بزرگ خود را، «خروج سریع، پایدار و غیر تورمی» از رکود دانست. علی طیب نیا وزیر اقتصاد روحانی در وصف طرح روحانی، تحریم را عامل درهم شکستن «اراده مردم» دانست. وی می گوید:«دشمنان کشور، شرایط تحریم را بر ما تحمیل کردند تا با ایجاد مانع بر سر راه دسترسی به منابع کشور و تحمیل تورم شتایان و رکود عمیق و بیکاری اراده مردم ما را در هم بشکنند».
تعریف وزیر اقتصاد روحانی از بسته سیاستی دولت جهت خارج شدن از رکود تورمی چشم انداز شعارهای توخالی حسن روحانی در رابطه با بهبود معیشت مردم را آشکار می کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر