۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۴, پنجشنبه

تحریم انتخابات و حضور مردم پای صندوق های رآی

«سیاست تحریم» شعبده های انتخاباتی رژیم آخوندها، سیاستی است که ایرانیان آزاده و بطور مشخص راسخترین مبارزان و مجاهدان که کمر همت به سرنگونی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران بسته اند و به آنها «مقاومت ایران» اطلاق می شود از سال ۱۳۶۰ اتخاذ کرده و به پیش برده اند. انتخاب «تحریم» نه یک سیاست برخاسته از میل و خواست این یا آن فرد و یا گروه بلکه برآمده از واقعیات عینی جامعه و مطالبات توده های مردم از یک سو و ماهیت ضد بشری و سرکوبگر رژیمی است که در آن رآی مردم فاقد هرگونه ارزش بنا به نظر بنیانگزار رژیمی که «جمهوری اسلامی» نام گرفته است، می باشد. خمینی علنا اعلام نمود که اگر همه مردم یک رآی بدهند و آن مخالف با رآی من باشد، باید به نظر من طلبه (بخوانید ولی فقیه) عمل شود. درباره بی ارزش بودن نظر و آرای مردم و وابسته نبودن مشروعیت رژیم به رآی مردم آنچنان که بعنوان یک قانون در نظامهای دمکراتیک پذیرفته شده است، در «نظام ولایت فقیه»، توسط سفله گانی که در این رژیم بر آنها نام «علامه» و «فقیه» همچون محمد یزدی و مصباح یزدی و ... نهاده شده، بارها داد سخن داده شده است. حتی اگر عامدا از نظر اینگونه اراذل و اوباش تنک مایه رژیم هم چشم پوشی کنیم. هرگونه «انتخاب» در رژیم گاو شتر پلنگ جمهوری اسلامی، فاقد هرگونه تاثیرگذاریی می باشد که بر آن نام «اصلاحات» نهاده اند. «اصلاحات» در نظر ولی فقیه رژیم آخوندی یعنی خامنه ای بنا به اعلام رسمی او بعد از ۲ خرداد سال ۷۶ ، چیزی نبوده و نیست جز انطباق همه امور با اسلام که او بعنوان ولی فقیه در رآس آن قرار دارد . دقیقا بر اساس همین تحلیل بوده که محمد خاتمی بعد از ۸ سال ریاست جمهوری اعلام نمود که در رژیم حاضر، «رئیس جمهوری» تنها نقش «تدارکارتچی» ولی فقیه را بعهده دارد. یعنی به زبان ساده ، اصلاحات در «نظام ولایی» یعنی کشک و پشم!. حال با این دو مؤلفه که هرگونه انتخابات در رژیم حاضر را به عوامفریبی محض و چشم دوختن به سرابی بی حاصل تبدیل ساخته است، عده ای و جریاناتی که بدنبال ادامه حیات خفیف و ذلیلانه در همین رژیم هستند، ادعا می کنند، «سیاست تحریم» بعلت عدم پیروی آن از سوی توده های مردم، سیاستی ناموفق بوده و لذا برای همراهی با توده ها هم که شده باید از این سیاست دست کشید و راهی برای خزیدن به زیر عبای ملا یافت!. اگر بطور دربست و بدون توجه به دلایلی که در نظام فاشیسم مذهبی به سبب آنهامردم به پای صندوق رآی کشانده می شوند، «حضور امت همیشه در صحنه» پای صندوق های رآی را بپذیریم ، بازهم «سیاست تحریم» نه یک سیاست شکست خورده بلکه اصولی، منطقی و در نهایت فراگیر خواهد بود. در واقع «ساست تحریم» تملیش لنتخلیلتی رژیم، نماد ایستادگی و حل ناشدگی بسیاری از ایرانیان در گنداب «ولایت فقیه» است. در هیچ مکتب و در هیچ برنامه و پلاتفرم سیاسی، ما با قانون و اصلی بنام «پیروی خودبخودی از توده مردم» در هیچ مرحله از تاریخ روبرو نبوده و نبستیم. دقیقا تمامی جریانات و گروهها و شخصیت های تآثیرگذار، بخاطر مخالفت با سنت های موجود و برشوریدن بر روابط منحط و دقیقا در مخالفت آشکار با حرکت خودبخودی توده ها که در جوامع آنها به یک عادت تبدیل شده بود، شکل گرفتند و با اصول و منطق و با پیروی بی خدشه از قانونمندی های سترگ و غیر قابل انکار تکاملی ، توده ها را به دنبال خود کشیده و آنها را سازماندهی کرده و بسمت هدف یعنی همان رها شدن از تمامی قید و بندهای برده و بنده ساز به پیش بردند. کدام جنبش سیاسی و اجتماعی را در طول تاریخ، چه جنبش هایی که منشا غیرارادی و بطور مشخص برگرفته از وحی منزل و مبتنی بر توحید، یا جنبش هایی که نشآت گرفته از اراده ملی و عزم خلق بودند، با پیروی از حرکت خودبخودی مردم و عادات و سنن غلط حاکم به پیروزی رسیدند؟. بلی دقیقا در روزگار بهم ریختگی مرزها و مسخ ارزشها، پافشاری بر مواضع اصولی منطبق بر منافع ملی، مرز تمیز و فصل جدایی سره از ناسره است. دقیقا در چنین شرایطی است که توده های مردم، آنهایی را که بر منافع خلق پای فشرده و از آرمان آنها فاصله نگرفته و به آن پشت نکرده اند، در سر فصل روئیدن شکوفه های آگاهی، از مدعیان دروغین بازخواهند شناخت. هنوز از یاد نبرده ایم که در همین تاریخ معاصر ایرن چه جریانها و گروههایی تحت نام «نهضت آزادی» بر فاشیسم برآمده از «اصل ولایت فقیه» صحه گذاشتند و در کنار مدعیان توده ای به قانون اساسی رژیم رآی مثبت دادند. امروز تاریخ بر صحت موضع جریانی که بنام اسلام با «اصل ولایت فقیه» مخالفت کرد و به قانون اساسی رژیم رآی نداد و بهای آنرا به تمام و کمال با خون و رنج و شکنج پرداخت از مدعیان دروغین تمیز داده است اما بحث که به اینجا رسید باید تاکید کنیم که در متون آموزشی آکادمیک (۱) «رهبری سیاسی» را با چه مشخصات و خصوصیات معینی می شناسند. ویژگی های رهبری سیاسی: در تحقیقات آکادمیک کارشناسان و محققان علوم سیاسی، از ۷ ویژه گی رهبران سیاسی تحت عنوان «مهارتهای رهبری» نام می برند که عبارتند از : ۱- برخورداری از «دیدگاه شفاف» ۲- الهام بخش بودن ۳- مشخص کردن هدف استراتژیک با شعار مشخص که نقش تابلو راهنما را دارد.۴- انتخاب تاکتیک های مشخص برای رسیدن به هدف ۵ - مشخص نمودن و زمان بندی اهداف مرحله ای با تفکیک هر مرحله با شعار معین و مشخص ۶- قدرت قانع سازی توده ها ۷- تسلط و احاطه بر فن سخنوری. ناگفته نماند که هر کدام از این خصوصیات ۷ گانه از زیر شاخه هایی برخوردارند که جای توضیح آن در بحث حاضر نیست. نگارنده بطور مشخص بر روی «الهام بخش » یودن «رهبری سیاسی» انگشت می گذارد. تنها فرد یا جریانی قادر به رهبری سازمان و حزب سیاسی هستند که «الهام بخش» توده ها در مسیر مبارزاتی برای رسیدن به هدف باشند. یعنی «رهبری سیاسی» باید از چنان توانی برخوردار باشد که توده های مردم را در جهت اهداف مشخص و اعلام شده خود و جریان سیاسی اش هدایت کند. نه اینکه برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت، دنباله روی توده هایی باشند که هم راه و هم هدف برایشان نامعلوم و نامشخص و دستیابی زمانی به آنها هم گنگ و گم است. پس تنها گروهها و جریانات و احزابی از توان توده ای شدن برخوردارند که بتوانند با دارا بودن خصوصیات یادشده در بالا به حرکت توده ها جهت داده و در مسیر تحقق آرماهای ملی، مردمی، نقش پیشتازی خود را بخوبی ایفا کنند. اینها هستند که اختران شبکوب در شب تار میهن هستند و از توان ایجاد صاعقه در آسمان بی ابر سیاست برخوردارند. و اما از بحث اصلی خودمان فاصله نگیریم. «سیاست تحریم» اگر در روزگاری که بسیاری از افراد و گروهها و سازمانها و احزاب در برابر سرکوبگری و جنایات رژیم، واداده و تسلیم شرایط شده و به انزوا در غلطیده اند، از سوی توده ها، پیگیری و پیروی نمی شود بخشی به شرایط مشخص جامعه و ساخت و بافت دیکتاتوری و بخشی دیگر وابسته به ایجاد تغییر در معادله قوای بین انقلاب و ضد انقلاب و اپوزیسیون و مقاومت در برابر فاشیسم حاکم است. اما آنچه که باید تغییر یابد نه «سیاست تحریم» بلکه ایجاد تحول در اراده و عزم توده هاست. از قضا «سیاست تحریم» تابلوی ایستادگی و اراده ما برای شنا کردن در جهت مخالف شرایط خودبخودی حاضر است. این تابلو تا روز سرنگونی این رژیم باید بالا باشد. تا روزی که بتوانیم قل جامعه را قانع سازیم که سایه وحشت سرکوب و اختناق از سر آنها برداشته شدهو حال آنها هستند که باید اراده کنند، «می توان و باید». بحث «سیاست تحریم» را بطور مستقل تا روز نمایش انتخاباتی رژیم ادامه می دهیم. علیرضا یعقوبی ۴ اوریل ۲۰۱۷ پاورقی: ۱- برگرفته از جزوه آموزشی رشته «تابعیت جهانی» بخش «مهارتهای رهبری» ، دانشگاه بیرمنگهام - انگلیس.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر