نازنین عزیزانم، درود بر شما.
نمایش آخر سیرک انتخاباتی ولی فقیه را با هم به نظاره نشستیم که در این صحنه آخر جای مفعول و فاعل با هنرمندی بازیگران سیرک عوض شده بود. در واقع تمامی صحنه ها از ورود دلقکان سیرک ولایت از مرحله ثبت نام تا نظارت استصوابی تا معرفی ۶ تن بعنوان کاندیداهایی که بازی را ادامه می دادند تا مناظرات تلویزیونی و متینگ های انتخاباتی تا عربده کشیدنهای ولی فقیه و فریاد او بر سر روحانی و ... اگر نیک بنگریم برای به صحنه کشیدن همین تماشاگران سیرک بود.
دوستان زیادی را می بینم که محو تماشای تمامی این نمایش شده و زبان به شکوه و گلایه از تماشاگرانی که در صحنه آخر به صحنه آمدند ، گشوده اند در حالیکه باید بنا به جایگاه خود و تفاوتهایی و فاصله ای که با عوام داریم، با این قضیه برخورد کنیم. بیشک این نمایش دستاوردها و نتایجی برای جنبش سرنگونی در برداشته که در واقع همه آنها از «نتایج سحر» محسوب می شوند. بسهم خود سعی می کنم برخی از این دستاوردها را مکتوب کنم. محاصره تمام عیار بیت ولایت دارد به نقطه نثبیت خود می رسد. این را شرح خواهم داد اما عزیزان دل زنده دارید. برنده نهایی هر تحولی در ایران ، شما هستید که رایت شرف و آزادگی ایران و ایرانی را در سیاهترین ادوار تاریخ این میهن بر دوش می کشید. مبادا عصبانی شوید، مبادا با عمله جهل و جنایت مرزهایتان در فحاشی فروبریزد. لیوان را باید با نیمه پر و لاجرم نیمه خالی آن بقضاوت نشست. سؤال بنیادین این است که چه تغییری در سرنوشت ملت ایران در ۴ سال آینده در پیش است وقتی روحانی خود علنا می گوید مشکلات در ۱۰۰ سال دیگر هم قابل حل نیستند.
این کوتاه سخن را نوشتم تا دوستان را بیاد جایگاه خود آورم. بیاد می آورم ابتدای پیروزی قیام ۵۷ در همان بهمن ماه را که در دانشگاه تهران مسعود سخن می گفت. گمان می کنم در روز تشییع پیکر مجاهد شهید رهنمای شهسواری بود که در تیراندازی بقایای رژیم گذشته در جلوی جام جم (صدا و سیمای کنونی) بشهادت رسیده بود. جمعیت از ۲۰ هزار نفر تجاوز نمی کرد. مسعود زبان به شکوه و شکایت از دولت بازرگان گشود و اینکه تا زمانیکه از حمایت خمینی برخوردار است اگر نجنبد، فردا همین شهید را منافق و ضد انقلاب و ... خواهند خواند. بخشی از جمعیت زمین چمن دانشگاه را ترک کرد. می خواهم به این قسمت سخن مسعود اشاره کنم که بنظرم شاه بیت کلام او بود که گفت: «ما برای تعریف و تمجید و تائید سیر خودبخودی حوادث به اینجا نیامده ایم.». این یعنی مرزی روشن بین مجاهد خلق و دیدگاه عوام پسندانه رایج کشیدن پس این مرزها را پاس بداریم.
تا کلامی دیگر بدرود.
علی رضا یعقوبی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر