۱۳۹۴ خرداد ۳۱, یکشنبه

جان کری: «تمرکز ما بر فعالیت‌های گذشته‌ ایران نیست.

وزیر امورخارجه آمریکا هفته گذشته درباره مذاکرات جاری در ژنو حول رسیدن به یک توافق جامع با رژیم آخوندی درباره برنامه اتمی جنجال برانگیز آن گفته بود: «تمرکز ما بر فعالیت‌های گذشته‌ ایران نیست.» این گفته وزیر امورخارجه آمریکا حکایت از یک تناقض و سردرگمی آشکار و در عین حال نقض «حقوق بین الملل»، برای رسیدن به آنچه که از آن بعنوان یک «توافق بد» یاد می شود، دارد. در علم حقوق و «جرم شناسی» و قانون جزا ما با مقوله ای بنام «انگیزه» ، «نیت» و «قصد» روبرو هستیم که دقیقا بر مذاکرات جاری دولتهای ۱+۵ و رژیم ولایت فقیه حاکم در تهران دلالت و نظارت دارد. چرا که اصولا مذاکرات جاری صرفا بر اساس «انگیزه»، «نیت» و «قصد» رژیم آخوندی و اقدامات آن مبنی بر دستیابی به سلاح های هسته ای جریان داشته و لاغیر. درباره جایگاه «انگیزه» و «نیت» در علم حقوق و قانون جزا باید گفت: يکي از مفاهيمي که در حقوق جزا مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد، «انگيزه» است، البته «انگيزه» در علوم «روان شناسي» و «جرم شناسی» هم مورد مطالعه قرار گرفته است، و به عبارت است از تمايل و شوق براي ارتکاب جرم در مجرم، به نحوي که مجرم براي رسيدن به آن تصميم به ارتکاب جرم مي گيرد. در حقوق جزا اصل بر اين است که «انگيزه» در تحقق جرم و تعيين نوع ميزان مجازات هيج تاثيري ندارد و اين به جهت دلايلي چون حفظ مصلحت اجتماع و تقدم آن بر منافع فردي است. در رابطه با «نيت» و «انگيزه» دو طرز تفکر ارائه شده است: ۱- دانشمندان مکتب کلاسيک، معتقدند که «انگيزه» نبايد تاثيري در زوال مسئوليت داشته باشد و آنان عقيده دارند آنچه در تحقق جرم واجد اهميت است همان عمد و اراده مجرمانه است.و در واقع در تعيين مسئوليت بيشتر به عمل ارتکابي توجه دارند تا به مرتکب. ۲- اندیشمندان و طرفداران مکتب تحققي معتقدند آن چه براي جامعه و نظم آن خطر دارد همان «شخصيت مجرم» است نه «عمل ارتکابي»، و چون «انگيزه» يکي از عوامل تعيين کننده شخصيت است، لذا منطقا نبايد در تحقق جرم از آن چشم پوشيد. دقیقا از همین منظر در «حقوق بین الملل» ما با اصلی بنام «سیاست پیشگیرانه» مواجهیم که مذاکرات اخیر بین گروه ۱+۵ بر آن نیز در کنار اصول بنیادین یاد شده در بالا، استوار است. آنچه که «تحقق جرم» را در دستور کار «مجرم» قرار می دهد همانا «انگیزه» اوست. در این باره برنامه اتمی رژیم از پرونده و پروسه ای طولانی در «مخفی کاری»، «افشا» و «پیگیری» برخوردار است که همه آنها در علم حقوق از جایگاه و تعاریف خاص خود برخوردارند و آقای کری نمی تواند بخاطر منافع حقیر سیاسی - اقتصادی فردی یا گروهی و یا ملی بر تمامی دستاوردهای علم حقوق خط بطان کشیده و از کیسه جامعه جهانی و نظم و امنیت آن، خاصه خرجی کند. ذکر یک نمونه تاریخی از اینگونه خاصه خرجی را که در زبان سیاسی از آن بعنوان «مماشات» و «سازش» یاد می شود خالی از لطف نمی بیند. هیتلر در آلمان به قدرت رسید. او «نیت» و «هدف» و «انگیزه» خود را از مدتها پیش از بدست گرفتن قدرت مشخص ساخته بود. او با «سوء استفاده» از حس نفرت ملت آلمان نسبت به «نیروهای متفقین» بخاطر تحمیلاتی که توسط آنها بر آن کشور بعد از شکست در جنگ جهانی اول وارد آمده است، بر احساسات ناسیونالیستی آنها دمید. بلند پروازی ها و جاه طلبی های هیتلر تحت عنوان «نژاد برتر» و افشاندن تخم کینه و نفرت نسبت به «قوم یهود» در سایه پیگیری سیاست «سازش» و «مماشات» دولتهای غربی از یک سو و در امان ماندن از آتش جنگ توسط شوروی سابق از سوی دیگر قرار گرفت و آنها را از اتخاذ «سیاست پیشگیرانه» که این خود در «حقوق بین الملل» از تعریف خاصی برخوردار است، بازداشت. پیگیری سیاست «مماشات و سازش» و عدم اتخاذ «سیاست پیشگیران» نه تنها هیتلر و متحدین او را از پیگیری سیاستهای تجاوزکارانه و جنگ طلبانه شان منصرف نکرد، بلکه آنها را در پیشبرد «هدف» و «نیت» شان جری تر و گستاخ تر نیز کرد که حاصل آن «جنگ جهانی دوم» و ویرانگی های انسانی و مادی آن بود. یکی از موضوعات مجادله در طول جنگ سرد از سوی دو قطب «شرق« و «غرب» دقیقا نحوه برخورد دو طرف با جاه طلبی ها و «نیت» و «انگیزه» هیتلر بود که هر کدام دیگری را به اتخاذ سیاست «مماشات و سازش» در برابر او متهم می کرد. این یکی از موضوعات «جنگ روانی» دو طرف برای اقناع جامعه جهانی نسبت به حقانیت مواضع خود بود. بنابراین آقای کری در شوق رسیدن توافقی با رژیم آخوندی حاکم در ایران نه تنها بر «سیاست پیشگیرانه» خط بطلانی می کشد بلکه بر «هدف» و «نیت» و «انگیزه» و «پیشینه» رژیم ولایت فقیه و در ابعاد وسیعتر «بنیادگرایی مذهبی» یه پدرخواندگی رژیم جمهوری اسلامی ایران نیز در تناقض و ضدیت آشکار با علم حقوق و قانون جزا هم چشم می بندد که صد البته این نیز بلحاظ حقوقی قابل پیگیری از سوی جامعه بین المللی بنام دفاع از امنیت و صلح جهانی است که در حوصله بحث حاضر نمی گنجد.
علیرضا یعقوبی ۲۱ ژوئن ۲۰۱۵

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر