رد صلاحیت گسترده
پس از رد صلاحیتهای گسترده و در فاصله چند روزی که شورای نگهبان مدت مشخصی را برای بررسی مجدد و رسیدگی به شکایتها تعیین کرده است، به نظر میرسد که کشمکشهای پشت پرده با شدت ادامه دارد که البته بخشی از آن هم به بیرون درز میکند؛ سوالی که مطرح است این است که رد صلاحیت شدگان یا کسانی که بهاصطلاح صلاحیتشان احراز نشده، چه اشکال و تناقضی را مطرح میکنند و این تناقض بر روی رژیم ولایتفقیه به چه نحوی عمل میکند؟
واقعیت این است که فاشیسم دینی از روز اول ادعایش این بوده که بر اساس شرع بنا و تأسیس شده و هر چه را که شرع میگوید، بیکم و کاست همان قانون است و همان را اجرا میکند. بر همین اساس بود که وقتی خمینی حاکم شد روی تمام دستگاه قضایی و دادگستری و قوانین مدرن که ربطی هم به رژیم شاه نداشت و محصول پیشرفت بشر و تمدن بشری در این حوزه بود، خط بطلان کشید و گفت: قانون یعنی شرع! شرع هم یعنی آخوند و ته خط یعنی ولیفقیه که حاکم مطلقالعنان جان و مال و ناموس مردم است.
اکنون ولیفقیه از طریق شورای نگهبان دست نشان خودش، این دستگاه را از پایه و ریشه میزند، اما چگونه و چطور؟ این قضیه و این تناقض در جریان رد صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت حسن خمینی بیرون زد. به این صورت که حسن خمینی را چند تن از مراجع حوزه تأیید کردند و به بهاصطلاح اجتهاد او رأی دادند و هیچکس از مراجع هم این را رد نکرد.
شرط مجتهد شدن و مجتهد شناخته شدن در نظام آخوندی این است که مراجع و مدرسان حوزه به فرد بهاصطلاح «اجازه» اجتهاد بدهند و گواهی کنند که او مجتهد است. حسن خمینی هم در نامه اعتراضی سرگشاده چند روز پیش، روی همین دست گذاشت و ضمن اشاره به اینکه مرا بزرگان و مراجع تأیید صلاحیت کردهاند نوشت: «اینکه بعضی از… فقهای شورای نگهبان نتوانستند از شهادت علمای اعلام که بر بسیاری از ایشان سمت استادی دارند… صلاحیت علمی مرا احراز کنند حداقل برای من و بسیاری دیگر جای تعجب دارد».
در واقع به آنها میگوید شما که اسم خود را فقیه و فقهای شورای نگهبان گذاشتهاید، مگر غیر از این است که اعتبار خود را از همین مراجع گرفتهاید و آنها شما را تأیید کردهاند؟ پس چطور است که الآن حرف آنها را قبول ندارید و میگویید باید امتحان بدهم؟! پس معلوم است که قضیه نه شرع است و اجتهاد و نه صلاحیت و غیره، بلکه مسأله تنها سیاسی است.
همین موضوع و همین تناقض را یکی دیگر از کسانی که رد صلاحیت شده، یعنی آخوند حجتی کرمانی که آخوند شناخته شدهای است، مطرح کرده و در نامهیی که دیروز منتشر شده، نوشته: «چه کسی شک دارد که ردّ یا عدم قبول امثال این حقیر، جنبه فقهی ندارد و صددرصد سیاسی است. کاش سیاسی بود! ضدّ سیاسی است! یعنی بیسیاستی است».
و در توضیح این بیسیاستی نوشته: «احترام امامزاده با متولّی است… وقتی شورای نگهبان احترام مرجعیت را ندارد چه توقعی است (از دیگران) ؟». راست میگوید، چون خامنهای و شورای نگهبان با این کار، ریشه دستگاه ولایتفقیه را زدند و اثبات کردند که همه اینها بازی سیاسی است و توسل به شرع و فقه و فقیه تنها برای حفظ قدرت و حفظ دیکتاتوری و استبداد سیاه زیر پرده دین است.
http://www.mojahedin.org/news/170481/%D8%AA%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D8%AD%D9%81%D8%B8-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر