حق رأی زنان مخالف دیانت مقدسه و بر خلاف چند حکم ضروری اسلام! قبلاً گفتهایم که شاه در ابتدای سالهای 1340 که کندی در آمریکا روی کارآمد، برای حفظ رژیم سلطنتی به اصلاحات بورژوایی روی آورد و از جمله حق شرکت زنان در انتخابات را مطرح کرد. تا این زمان طبق رسوم فئودالی در رژیم سلطنتی، زنان، در شمار محجورین (دیوانگان) و صغار (اطفال نابالغ) و ورشکستگان بهتقصیر، از حق انتخابشدن و انتخابکردن محروم بودند. بهرغم اینکه 25سال پیش از آن، رضا شاه در سال 1316 برداشتن حجاب را اجباری کردهبود.
اما در سال 1341 وقتی که شاه برای حفظ رژیمش با پشتوانه آمریکا مصمم بهبرخی اصلاحات بورژوایی شد، آخوندهای عهد فئودالی به مخالفت برخاستند. دعوای خمینی با شاه از همینجا شروع شد. بهجای اینکه دیکتاتوری را مانند جریانهای ملی آن زمان هدف قرار بدهد، از موضع به غایت ارتجاعی به حق رأی زنان حمله کرد و آن را بر خلاف مبانی اسلام شمرد.
به تلگرام خمینی به شاه در مهر 1341 که سراپا از موضع خیرخواهی برای دیکتاتوری سلطنتی نوشته شده، آن هم یک دهه بعد از کودتای 28مرداد، توجه کنید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
پس از اهداء تحیت و دعا، بهطوری که در روزنامهها منتشر است دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی اسلام را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده و بهزنها حق رأی داده است و این امر موجب نگرانی علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین است. برخاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامههای دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود. الداعی روحاللهالموسوی»
خمینی همچنین در تلگرام 15آبان 1341 بهشاه مینویسد:
«اینجانب بهحکم خیرخواهی برای ملت اسلام، اعلیحضرت را متوجه میکنم بهاینکه اطمینان نفرمایید بهعناصری که با چاپلوسی و اظهار چاکری و خانهزادی میخواهند تمام کارهای خلاف دین و قانون را کرده بهاعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسی را که ضامن ملیت و سلطنت است با تصویبنامه خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند».
شاه در این هنگام بهطور موضعی از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن زنان عقبنشینی کرد. خمینی این را پیروزی بزرگی بهحساب آورد و در 11آذر 1341 گفت: «زنها را وارد کردهاند در ادارات، ببینید در هر ادارهیی که وارد شدند آن اداره فلج شد… زن اگر وارد هر دستگاهی شد اوضاع را بههم میزند».
بعد از پیشروی شاه در رفراندوم «انقلاب سفید» در 6بهمن 1341، خمینی دوباره نوشت: «با اعلام تساوی حقوق زن چند حکم ضروری اسلام محو میشود».
در خرداد 1342 هم خمینی ضمن سخنان شدیداللحن خود علیه شاه میگفت «آقای شاه نفهمیده میرود بالای آنجا، میگوید تساوی حقوق زن و مرد. آقا این را بهتو تزریق کردهاند… من شنیدهام سازمان امنیت در نظر دارد شاه را از نظر مردم بیندازد تا بیرونش کنند».
میبینید که خمینی تا چه حد غمخوار و نگران «آقای شاه» بوده که مبادا سازمان امنیت او را با «تساوی حقوق زن و مرد» از نظر مردم بیندازد!
اما 15سال بعد وقتی خمینی به قدرت رسید، اسلامش بهاقتضای زمانه رنگ عوض کرد و دیگر مخالفتی با حق انتخاب کردن و انتخاب شدن زنان بهنمایندگی مجلس نکرد و ما نفهمیدیم که آن احکام ضروری اسلام که میگفت با این کار «محو» میشود، چه شد و به کجا رفت؟
اما در سال 1341 وقتی که شاه برای حفظ رژیمش با پشتوانه آمریکا مصمم بهبرخی اصلاحات بورژوایی شد، آخوندهای عهد فئودالی به مخالفت برخاستند. دعوای خمینی با شاه از همینجا شروع شد. بهجای اینکه دیکتاتوری را مانند جریانهای ملی آن زمان هدف قرار بدهد، از موضع به غایت ارتجاعی به حق رأی زنان حمله کرد و آن را بر خلاف مبانی اسلام شمرد.
به تلگرام خمینی به شاه در مهر 1341 که سراپا از موضع خیرخواهی برای دیکتاتوری سلطنتی نوشته شده، آن هم یک دهه بعد از کودتای 28مرداد، توجه کنید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
پس از اهداء تحیت و دعا، بهطوری که در روزنامهها منتشر است دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی اسلام را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده و بهزنها حق رأی داده است و این امر موجب نگرانی علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین است. برخاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامههای دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود. الداعی روحاللهالموسوی»
خمینی همچنین در تلگرام 15آبان 1341 بهشاه مینویسد:
«اینجانب بهحکم خیرخواهی برای ملت اسلام، اعلیحضرت را متوجه میکنم بهاینکه اطمینان نفرمایید بهعناصری که با چاپلوسی و اظهار چاکری و خانهزادی میخواهند تمام کارهای خلاف دین و قانون را کرده بهاعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسی را که ضامن ملیت و سلطنت است با تصویبنامه خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند».
شاه در این هنگام بهطور موضعی از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن زنان عقبنشینی کرد. خمینی این را پیروزی بزرگی بهحساب آورد و در 11آذر 1341 گفت: «زنها را وارد کردهاند در ادارات، ببینید در هر ادارهیی که وارد شدند آن اداره فلج شد… زن اگر وارد هر دستگاهی شد اوضاع را بههم میزند».
بعد از پیشروی شاه در رفراندوم «انقلاب سفید» در 6بهمن 1341، خمینی دوباره نوشت: «با اعلام تساوی حقوق زن چند حکم ضروری اسلام محو میشود».
در خرداد 1342 هم خمینی ضمن سخنان شدیداللحن خود علیه شاه میگفت «آقای شاه نفهمیده میرود بالای آنجا، میگوید تساوی حقوق زن و مرد. آقا این را بهتو تزریق کردهاند… من شنیدهام سازمان امنیت در نظر دارد شاه را از نظر مردم بیندازد تا بیرونش کنند».
میبینید که خمینی تا چه حد غمخوار و نگران «آقای شاه» بوده که مبادا سازمان امنیت او را با «تساوی حقوق زن و مرد» از نظر مردم بیندازد!
اما 15سال بعد وقتی خمینی به قدرت رسید، اسلامش بهاقتضای زمانه رنگ عوض کرد و دیگر مخالفتی با حق انتخاب کردن و انتخاب شدن زنان بهنمایندگی مجلس نکرد و ما نفهمیدیم که آن احکام ضروری اسلام که میگفت با این کار «محو» میشود، چه شد و به کجا رفت؟