سوال۱: آیا تحریمها آخوندها را سرنگون میکند؟:پاسخ: چه کسی نظام آخوندی را تحریم کرده؟
روشن است، آمریکا.
سیاست رسمی و اعلام شده آمریکا در برابر رژیم آخوندی چیست؟
پاسخ را بارها رئیسجمهور، وزیر خارجه و سایر مقامات دولت آمریکا دادهاند: سیاست ما تغییر رفتار رژیم ایران است، نه تغییر رژیم!پس حالا شما بگویید: تحریمها که اعمالکنندهاش آمریکا هست که سیاستش تغییر رفتار و نه تغییر رژیم در ایران است، میتواند ظرفیت سرنگونکنندگی (همان تغییر رژیم) داشته باشد؟
پاسخ منطقی تنها یک کلمه است: نه!
سوال۲: پس تاثیر تحریمها روی نظام آخوندی چیست؟
:پاسخ: بحث «مبنا» و «شرط» است.
سوال۳: مبنا و شرط چیست؟
:پاسخ: فرض کنید بذر یک نهال را میکارید. به آن آب میدهید، پس از مدتی جوانه میزند، نور خورشید باعث عمل فتوسنتز شده و جوانه رشد کرده و تبدیل به نهال میشود.
در اینجا «بذر» مبنا است. یعنی اصل موضوع. پدیدهای که پتانسیل و ظرفیت تبدیل شدن به نهال را دارد.
آب و نور خورشید شرط هستند. یعنی عواملی خارج از مبنا که به دگرگونی و تغییرات بذر برای تبدیل شدن به نهال کمک میکنند.
اگر شما بذری نکارید، هر میزان هم آب بدهید و نور خورشید هم باشد، جوانه و نهالی سبز نخواهد شد.البته شرط هم بسیار مهم است. اگر بذر را بکارید و آب و نور خورشید نباشد، هرچند پتانسیل تبدیل و دگرگونی بذر به نهال هست، اما امکان این تبدیل مهیا نمیشود.
سوال۴: «مبنا» در جریان براندازی رژیم چیست؟پاسخ: در صحنه براندازی، آن «بذر» یا آن پدیدهای که پتانسیل و ظرفیت «براندازی و سرنگونی» را دارد، جبهه مردم و مقاومت ایران است. همان نیرویی که از روز ۳۰خرداد۱۳۶۰تا به امروز، شعار و خط مشی براندازی و سرنگونی را داد و از آن کوتاه نیامد.
همان جبههای که در قیامها شعارش «مرگ بر اصل ولایتفقیه» است.
نتیجه: «مبنای سرنگونی» (نیرویی که ظرفیت و پتانسیل سرنگون کردن دارد) مردم و مقاومت ایران هستند.:یک نمونه: سایت حکومتی نمانیوز-۵مهر۹۷: «در شرایطی که مجاهدین هر لحظه و با تمام توانش در پی براندازی نظام هستند، چطور عدهای به اشتباه، فلش تهدید را به سمت برهوت آمریکا و اسرائیل و تحریمها نشانه میروند؟»
سوال۵: «شرط» در جریان براندازی رژیم چیست؟:پاسخ: بحرانهایی که گریبان رژیم را گرفتهاند، از جمله تحریمها، نقش «شرط» براندازی را ایفا میکنند.
به این صورت که «مبنا» که همان مردم و مجاهدین، و نیروی رزمنده آنها، یعنی کانونهای شورشی هستند، درگیر و دار نبرد سرنگونی و براندازی با رژیم میباشند.
حال این تحریمها راهنفس اقتصادی رژیم را بسته و هرچه بیشتر آنرا ضعیف و شکننده میکند، بنابراین قیام و کانونهای شورشی، امکان وارد کردن ضربات بیشتری به یک رژیم ضعیفشده را دارند.
:سوال۶: در مثال بذر و نهال گفتیم اگر شرط (آب و نور آفتاب) نباشد، بذر هرچند ظرفیت تبدیلشدن به نهال را دارد، اما امکان و بستر این تبدیل و دگرگونی را ندارد.
پس آیا اگر تحریمها و بحرانهای جهانی رژیم نباشد، مبنای سرنگونی (مردم و مقاومت ایران) امکان سرنگون کردن را ندارند؟:پاسخ: برای یک دگرگونی و تحول، هم مبنا نیاز است و هم شرط.
در مورد این سوال، همان مبنا (به ویژه مجاهدین و مقاومت ایران) با بهای کلان «شرط» سرنگونی (همان فشارها و بحرانهای رژیم) را مهیا کرد.
چگونه؟
با بهای سنگین و کاری فشرده، انبوه توطئههای تروریستی، برنامه بمبسازی اتمی و سیاست دخالتهای منطقهای آخوندها را افشا کردند.با افشای برنامه بمبسازی هستهای رژیم در سال ۱۳۸۰، چشم جهان را به این خطر بزرگ باز کردند. به نحوی که تا امروز ۳بار روسای جمهور آمریکا (جرج بوش-ترامپ) رسما گفتهاند که «نخستینبار اپوزوسیون ایران برنامه هستهای این رژیم را افشا کرد».بنابراین پس از سالها سیاست مماشات مغلوبه شد و «شرط» لازم مهیا شد.
نتیجهگیری:
:برای سرنگونی هم مبنا لازم است و هم شرط.:مبنا (نیروی دارای ظرفیت و پتانسیل تحریمها و سایر فشارها بر روی رژیم، نقش شرط را ایفا میکنند.
همین «شرط» هم توسط ایستادگی مردم و مقاومت ایران بر روی شعار و خط سرنگونی مهیا شده است.
:یک نمونه درباره جایگاه «مبنا» در سرنگونی::پاسدار حسن عباسی-تئوریسین خامنهای-صحبت در مورد بازگشت تحریمها:
«مردم به علت مشکلات معیشتی به خیابانها میریزند. چه کسی پای این قضیه است؟ سازمان مجاهدین! شرایط عین تابستان ۱۳۶۰ شده. حالا تو این شلوغ و پلوغ شدنها کافیست یکی دو نفر بیایند یکی دو شعار بدهند و بریزند بهم و اسلحه هم داشته باشند! این سیاست سازمان مجاهدین است!»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر