۱۳۹۳ بهمن ۲۴, جمعه

پول نفت برای اختلاس گران، «ریزگردها» برای مردم خوزستان

 - سخن روز
خوزستان معدن «طلای سیاه» در غارت سرمایه هایش توسط ولی فقیه و عمله اکره اش، به درد و زخم مضاعف ملامت «ریزگردها» گرفتار آمده است.
حاکمیت رژیم ولایت فقیه همانگونه که تمامی مردم ایران را با تنگدستی و فقر در کنار سرکوب مداوم و فزاینده گرفتار ساخته است، در خوزستان چهره کریه خود را در پس غارت سرمایه های آن توسط راهزنانی که ردای حکومت بر تن دارند، با سنگ ریزها بر زخم مردم این سامان نمک می پاشد.
ایران نه از شروع دوران پرنکبت رژیم آخوندی بلکه از زمان استخراج نفت، مدیون خوزستان است. اقتصاد «تک محصولی»، اجنبی استغمارگر را برای غارت این «سرمایه ملی» به پرورش مهره های دست آموز در مدار قدرت و «بالادستان» واداشته و سستی و رخوت را هم بر «فرودستان» جامعه تحمیل کرده است.
«گردریزها»یی که امروز در خوزستان «حیات» انسان را نشانه رفته اند، بعنوان یک چالش «زیست محیطی»، در واقع ماحصل همین فساد در بالا و رخوت و سستی در پائین هستند.
«محیط زیست» در دنیای پرشتاب و پرقابت امروز نه یک چالش بومی و منطقه ای بلکه یک معضل بزرگ جهانی است. مقابله با این چالش ها هزینه هایی را در بردارد که متأسفانه آنهایی که بیش از همه حیات کره خاکی ما را با خطر نابودی روبرو ساخته اند، از اراده لازم برای پرداخت آن برخوردار نیستند.
چالش ها و معضلات زیست محیطی تنها در سایه یک برنامه ریزی جامع و منطقی و علمی و با ایجاد زیر ساختهای لازم است که قابل کنترل است. درک و فهم این چالش ها و مشکلات از ظرفیت و توان رژیمی مادون تاریخی خارج است. این واقعیت را می توان از عکس العمل سران رژیم در برابر پدیده «ریزگردها» یی که از خوزستان در حال گستردن چتر خویش بر سر دیگر استانها هستند، دریافت
چالش زیست محیطی و بطور مشخص معضل «ریزگردها» اصولا با «دستورالعمل» این یا آن مقام مسئول و یا غیر مسئول قابل حل نیستند. «مقام معظم رهبری» از درک مسائل ساده تری همچون خواست و اراده مردم ایران یعنی «حق حاکمیت ملی» عاجز است و رأسا جاهلانه و خیره سرانه با اعمال سیاست سرکوب، خود را بجای «اراده مردم» نشانده و پس از سالها سکوت در برابر «ریزگردها» در یک عکس العمل خودبخودی و فاقد هرگونه پشتوانه عملی در تلاش است که با صدور «دستور العمل» یک شبه «ریزگردها» را از خوزستان براند!!.
این بلاهت زمانی بیشتر بمنصه ظهور می رسد که جاهلی شکنجه گر که نمونه مجسم داعش وطنی است (۱)،«محمد رضا نقدی« نام از دولت می خواهد که اگر از حل بحران و مشکل «ریزگردها» عاجز است، مقابله با آن را به «بسیج« «جهل و جنایت» که او در رأس آن قرار دارد، بسپارد.
لازم به ذکر نیست که باید به امثال نقدی گفت که تو و امثال تو نه یک راه حل بلکه خود بعنوان «ریزگردها»ی درشت و سنگواره، بخشی از مشکل و معضل هستید. که شما دریاها و رودهای این وطن را خشکاندید تا چه رسد که بخواهید «ریزگردها» را نابود سازید. اگر از شما هنری برخاسته بود، نان از سرکوب و جنایت نمی خوردید. شما ناتوان در همان «جنگ»که گویا حرفه اصلی شماست، امام کفن پاره تان را با معامله آبروی ناداشته با خدا وادار ساختید و امروز هم ناتوان از جنگ، بقول تئوریسین های خود، جبهه تان را در لبنان و عراق و سوریه با مزدورانی که با پول نفت همین مردم خوزستان خریده شده اند، بسته اید. از شما خیری برای این ملت برخاسته نیست، و جز شری که مدام رو به ازدیاد و فزونیدارد.
واقعیت این است که حل معضل «ریزگردها» بعنوان یک چالش زیست محیطی در دنیای مدرن، نیازمند درک علمی و درست آن و برنامه ریزی کوتاه، میان و بلند مدت است.
برای حل این مشکل لاجرم باید بخشی از درآمد نفت به خوزستان اختصاص یافته تا ضمن برنامه ریزی بنیادین و منطقی، زیر ساختهای لازم برای مقابله با مشکل «ریزگردها» فراهم آید. تحقق این امر در رژیمی که سراپا غرق در فساد و غارت و چپاول است، با توجه به درک و فهم دایناسورهای منقرض شده ای که خود را با جنایت و ایجاد رعب و وحشت به تاریخ این سرزمین و نسل کنونی آن همچون «سنگواره» آن کرده اند، محال و عبث است.
بازهم درباره «ریزگردها» بعنوان نمادی از چالش بزرگ «محیط زیست» که حیات کره خاکی ما را تهدید می کند، خواهیم نوشت، اما باید اذغان داریم که «ریزگردها» زمانی بطور کامل از خوزستان رخت خواهد بست که پیش از آن رژیمی که «کوهها» یی از مشکلات و معضلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را بر مردم ایران تحمیل کرده است، از اریکه قدرت به زیر کشیده شده باشد.
پاورقی:
۱- محمدرضا نقدی شخصا عراقی است.
علیرضا یعقوبی
۱۳ فوریه ۲۰۱۵

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر