۱۳۹۶ تیر ۲۵, یکشنبه

حادثه شهر ری و مسئولیت ما - سخن روز



در خبرها شنیدیم و خواندیم که در روز شنبه گذشته آخوند یدر متروی شهر ری قصد تعرض به یکی از هموطنان را به بهانه «امر به معروف و نهی از منکر» را می کند که مورد اعتراض جوان غیرتمندی قرار می گیرد که درگیری منجر به زخمی شدن آخوند متعرض می گردد.

بنقل از شاهدین، جوان یاد شده فریاد می زد: «من فرزند ایرانم، ما از دست آخوندها خسته شده ایم، ما آخوند نميخوايم، این چه مملکتیه، این چه جامعه اسلامیه، اینا به اسم اسلام دارن دزدی میکنن، این آخوندا همه شون دزدن، ما جونمون به لب مون رسیده از دست آخوندا ، من از هیچی نمیترسم…. .»

او در نهایت مورد شلیک مستقیم مآموران جنایتکار نیروی انتظامی قرار گرفته و بر اثر شدت جراحات وارده در حین انتقال به بیمارستان جان باخته است.

بر هیچ ایرانی آزاده و میهن دوستی پوشیده نیست که سرکوب ابتدائی ترین مطالبات مردمی راه به چه آتشفشانی از خشم و نفرت در درون جامعه ایران برده است که گاها اینچنین سر باز نموده و یکی از عوامل سرکوب را در بر گرفته و می سوزاند.

رژیم ولایت فقیه عاجز از پاسخگویی به مطالبات و خواسته های برحق مردم، تنها راه را در تشدید خفقان در جامعه ای یافته است که بجان آمده از تحقیر و سرکوب، ایستادگی و مقاومت را یگانه راه برون رفت از شرایط موجود می بیند. دیگر برای همگان اظهر من الشمس است که آخوندهایی که خود غرق در منکر دزدی و فساد و رشوه خواری و ارتشا و جنایت هستند، صرفا بخاطر جلوگیری از انفجار اجتماعی است که راستای تشدید سرکوب، به بهانه «امر به معروف» ، از سوی ولی فقیه رژیم، «اتش به اختیار» شده و در هر کوی و برزن مزاحم زنان آزاده وطنمان می شوند.

اما وظیفه ما بعنوان یک ایرانی آگاه آن است که تا آنجا که ممکن است خشم و نفرت فردی را به سمت حرکتی سازمان یافته و منسجم اجتماعی سوق دهیم. اعتراضات فردی هر چقدر هم که مغتنم و موثر در دفع آنی ظلم که باشند در نهایت همچون شهادت این هموطن بسی دلخراش بوده که در پیچ و خم حوادث روزانه به ورطه فراموشی سپرده می شود و نه تنها راه به یک حرکت در مسیر رفع ستم نمی برد بلکه به تشدید سرکوب و رعب و وحشت اجتماعی می برد.

باید از هر وسیله ممکن در عصر انقلاب انفورماتیک استفاده کرد و جامعه و بالاخص جوانان غیور این وطن را به انسجام و پیوستن به ارتش قیام دعوت کرد. اگر پیوند بین سازمان پیشتاز قیام و ارتش قیام شکل بگیرد آنگاه می توان از به هدر رفتن انرژی ها و پتانسیل های فردی اجتناب نمود و آن را بسمت یک حرکت گسترده اجتماعی هدایت و راهبری نمود. راهی جز این در برابر جامعه ما نمانده است و یگانه راه که ساده ترین راه هم می باشد، پیوستن به ارتش قیام و تشکیل یکان های آزادیبخش در نیل به این هدف یعنی هزار آشفشان الهام گرفته از اشرف و قهرمانان اشرفی است. بدین خاطر گفتیم ساده که امروز جامعه ایران از تمامی مدعیان خیالی مبارزه با فاشیسم مذهبی تهی شده است و تنها بهترین فرزندان این مرز و بوم هستند که همچون همین جوان هموطن فریاد بر می آورند «من از هیچی نمیترسم» آری تنها با همصدا شدن همه آنهائیکه فریاد بر می آورند «من از هیچی نمیترسم» «می توان و باید» قیام را شکل داد و سازماندهی کرد و از هدر رفتن نیروهای بالقوه ارتش قیام جلوگیری نمود.

به این وظیفه ملی و میهنی خود قیام کنیم.

علیرضا یعقوبی
۱۹ جولای ۲۰۱۷

۱ نظر:

  1. یعنی این که با چاقو به آخونده حمله کرده زن بوده ولی تلوزیون گفت مرد بوده

    پاسخحذف