چند روز پیش خبر رسید که مقتدی صدر از رهبران شیعه عراق به عربستان سعودی سفر کرده و با ولیعهد آن کشور دیدار کرده است. ناظران آگاه سیاسی، این سفر را یک چرخش در جهتگیری سیاسی جریانی از شیعیان در عراق ارزیابی کرده که مقتدی صدر رهبری آن را بعهده دارد. همچنین خبر می رسد که عمار حکیم نیز بعد از انشعاب در جریان سیاسی موسوم به «مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق»، از این جریان که نطفه اش در تهران بسته شد، جدا شده و با تشکیل جریانی نوین قصد دیدار از عربستان را دارد. ظهور چنین گرایشاتی بعد از اخراج داعش از خاک عراق می تواند نقطه آغازی برای خلع ید از فاشیسم مذهبی حاکم بر تهران در خاک عراق ارزیابی نمود. همین قلم بارها اعلام داشته است که ما در «دوران گذار» در روابط سیاسی و جهتگیرها و شکل گیری جبهه بندی ها و پیمانهای جدید بسر می بریم . سیال بودن دنیای سیاست از یک سو و شناخت ماهیت فاشیسم مذهبی مبتنی بر اصل ولایت فقیه از سوی دیگر، چنین چرخش هایی را که برخاسته از خواست و اراده ملی مردم عراق است، قابل فهم و درک می سازد. عراق در نقطه آغازین خلع ید از ولی فقیه تهران و مزدورانش در آن کشور قرار دارد.
اصل ولایت فقیه نه تنها مردم ایران بلکه کل بشریت را جاهل فرض کرده و برای خود رسالت شیعه کردن تمامی ابنای بشر را یک فریضه می شمارد. مسلما بنا به این اصل چنین رژیمی نمی تواند با همسایگان در موقعیت برابر و عدم دخالت در امور داخلی آنها تنظیم رابطه کند. او همه را تسلیم و در نهایت در نقش بازیگر و چالشگری تسهیل کننده در تسخیر عراق می خواهد و با این تئوری و دیدگاه رژیم ولایت فقیه، به جریانات سیاسی در عراق و بطور خاص جریانات شیعی بعنوان جریانی دست آموز و مزدور می نگرد. بموازات پیشبرد چنین سیاستی رژیم ایران سعی کرده است با تشکیل گروهی دست آموز و مزدور بنام «حشد الشعبی» اولا دیگر جریانات شیعی را از صحنه سیاست عراق به حاشیه رانده تا در قدم بعدی عراق را بعنوان بخشی از تیول ولی فقیه بخود منظم سازد.
نگارنده از یاد نبرده است که در سال ۲۰۰۳ بعد از خروج از ایران در نخسنین همایش بین المللی مقاومت ایران در همانسال در لندن حضور یافت که طی آن زنده یاد خانم مرضیه آخرین برنامه عمومی خود را در صحنه به اجرا در آورد. خانم ریم رجوی طی پیامی به این همایش اعلام کرد «حضور رژیم ولایت فقیه در عراق ۱۰۰ بار خطرناکتر از پروژه اتمی آن می باشد.» امروز حتی جریانات شیعی در عراق با تغییر جهتگیری سیاسی خود بر این نظر خانم رجوی صحه می گذارند. آنها بخوبی دریافته اند که اگر ولی فقیه رژیم تهران در آخرین دوران حیات ننگینش در داخل برای سرکوب هر چه بیشتر مردم ایران اعلام «آتش به اختیار» کرده است، در خارج از ایران بدنبال بحران آفرینی و جنگ افروزی های فرقه ای بوده که تحقق آن در قدم نخست از قورت دادن تمام و کمال عراق می گذرد.
در چنین شرایطی بر همه نیروهای حاضر در صحنه سیاسی عراق فرض است که مقدمتا بر گرایشات ملی گرایانه و استقلال طلبانه خود پافشاری کرده و بر آن صحه گذارند. در یک کلام در برابر نفوذ فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران در خاک عراق و در برابر مزدور سازی آن باید بر احساسات و علقه های ملی - عربی مردم عراق پای فشرد. می توان و باید در لوای پرچم استقلال، وحدت ملی مردم بجان آمده عراق را تضمبن نمود و از بسط نفوذ جریانات فرقه گرایانه وابسته به ولی فقیه تهران جلوگیری کرده تا در قدم بعدی از آنها بعنوان جریانی مزدور خلع ید نمود. در این راستا مقاومت ایران به جد الهام بخش نیروهای عراقی بوده و خواهد بود. جریانی که علیرغم سه دهه حضور در خاک عراق همواره بر استقلال سیاسی و عملی خود پای فشرد و بهای آن را به تمام و کمال از بهترین فرزندان ایرانزمین پرداخت.
مردم عراق امروز بیش از هر زمانی و هر ملتی دیگر از عمق فجایایی که ولایت فقیه توسط عناصر و جریانات دست آموزش در آن کشور آفریده است، آگاه شده اند و این آگاهی از ماهیت رژیم تهران و انزجار عمومی مردم عراق از آن آنچنلن افزایش یافته است که جریانات حتی شیعی آن را وادار ساخته تا مفرجی برای برون رفت از شرایط حاضر بیابند تا در پناه آن با تاکید بر اشتراک ملی - عربی از رژیم مفلوک ولایت فقیه در عراق خلع ید کنند. با چنین نگرشی می توان به استقبال حوادث آتی در عراق رفت که بیشک تآثیرات آن کشورهای دیگر عربی که امروز به عرصه تاخت و تاز ستوران ولی فقیه تهران تبدیل شده اند، را در بر خواهد گرفت.
علیرضا یعقوبی
۲ آگوست ۲۰۱۷
۲ آگوست ۲۰۱۷
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر