روز 23اسفند مصادف با سوم جمادی الثانی سالروز وفات حضرت فاطمه زهرا علیها سلام، برترین الگوی تاریخی زن یکتاپرست انقلابی بود. ارتجاع آخوندی از ابتدای حاکمیتش خصلت زنستیز خود را با سوء استفاده رذیلانه از نام دختر گرامی رسول خدا گره زد. دستگاه آخوندی از همان ابتدای حاکمیت خود با چسباندن بهاصطلاح ”الگوی حجاب“ به فاطمه زهرا با شعار ”مرگ بر بیحجاب“، ”مرگ بر بدحجاب“ و ”یا روسری یا توسری“، به مصاف زنان میهنمان رفت و بدیهیترین حق انتخاب آنان یعنی حق پوشش آزادنه را به وحشیانهترین شکل پایمال کرد. اما از همان روز اول رودر روی این فرهنگ فاشیستی و زنستیز مجاهدین خلق ایران به موضعگیری پرداختند و خواهران مجاهد، برای حفاظت از زنان بیحجاب در جلو تظاهرات اسفند سال 57 آنان، که خواستار آزادی پوشش بودند قرار گرفتند و چماقها خوردند و صفبندی کاملاً متمایز بین دو رویکرد و نگرش به حقوق زنان در اسلام را که یکی از فاطمه الگوی ایستادگی میگیرد و دیگری سرکوب را برجسته کردند. همان زمان مجاهدین خلق ایران در اطلاعیهای رودرروی وحشیگریهای چماقداران خمینی علیه زنان در حالی که هنوز انقلاب ضدسلطنتیبه یکماه نرسیده بود نوشتند: ”هر موضعگیری خصمانه، برای تحمیل جبری هر شکلی از حجاب بر زنان این میهن نامعقول و نامقبول است. انقلاب ما هیچگونه تردید و انکاری را در آزادی کامل حقوقی و سیاسی و اجتماعی زنان ما نمیپذیرد“. (از اطلاعیه مجاهدین خلق ایران21اسفند 57)
در آن شرایط که خمینی در اوج بود و کمترین مخالفت با سیاستهایش هزینه سنگینی برای نیروهای سیاسی داشت، مجاهدین طبق وظیفه انقلابی و انسانی و اسلامی خود به دفاع از حقوق پایهیی زنان پرداختند و الگوی فاطمه زهرا را نه در سرکوب زنان برای تحمیل حجاب و نوع پوشش، بلکه در رهایی زنان و ایستادگی در برابر ستم و سرکوب معرفی کردند.
اعترافها مهرههای هر دو باند رژیم در37سال گذشته بهروشنی نشان میدهد که تلقی ارتجاعی از فاطمه زهرا بالکل شکست خورده و سوءاستفاده از نام آن بانوی بزرگ اسلام دیگر اثر ندارد.
روز 22اسفند 94روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی در مقالهیی با عنوان ”مرثیهای برای فرهنگ فاطمی“ با یک توهین آشکار هم به فاطمه زهرا (س) و هم زنان آزاده میهنمان، مینویسد: ”اگر آنچه در جامعه امروز، اعم از تهران و شهرهای بزرگ تا شهرهای کوچک و بخشها و حتی روستاها، به چشم میخورد را مورد دقت و بررسی قرار دهیم و بخواهیم آن را با فرهنگ فاطمی منطبق نمائیم، به نظر میرسد نمیتوانیم بهعملکرد خود در 37سال عمر نظام جمهوری اسلامی افتخار کنیم. آنچه امروز در جامعه ما «بدحجابی» نام دارد، به سرتاسر کشور حتی روستاها نفوذ کرده و نشان میدهد که فرهنگ فاطمی در بخش ظاهری، حاکمیتی در جامعه ما ندارد“.
واقعیت چیست؟ آیا مرثیهیی که ارتجاع آخوندی امروز به مرثیههای فزاینده برای حاکمیتش اضافه کرده، رویگردانی زنان میهنمان از فرهنگ فاطمی میباشد یا رویگردانی و ضدیت با فرهنگ ارتجاع و زنستیز آخوندی است؟
آیا ”فرهنگ فاطمی“ همان زنستیزی است که آخوندهای حاکم بر میهنمان 37سال است با گشتهای سرکوبگر انتظامی و 25 ارگان دیگر حکومتی تحت عنوان خمینی ساخته ”بدحجابی“ با وحشیانهترین صور ممکن علیه زنان میهن برپاکردهاند که حالا برای شکست و ناکامی در پیشبرد آن به ”مرثیهخوانی“ افتادهاند؟ یا فرهنگ فاطمی در نظرگاه مردم ایران در ایستادگی در برابر ستم و اسثتمار برجسته میشود.
دو ماه قبل مادر نیره مهاجر معروف به مادر بهکیش مادر 5 فدایی شهید بدرود حیات گفت. یکی از فرزندان مادر فدایی شهید زهرا بهکیش بود. شهید زهرا فوقلیسانس فیزیک و دبیر بود که در سال 62 توسط دژخیمان خمینی اعدام شد ولی مزار او را به مادر نشان ندادند. در یکی از دیدارهایی که مادران شهیدان قیام با این مادر بزرگوار داشتند، وی در سخنانی که در شبکههای اجتماعی گذاشته شده است، در رابطه با قبر شهید زهرا میگوید: ”حتی قبرش رو هم نشونمون ندادند. همیشه میگم آقایون خیلی افتخار نکنید دختر پیغمبر هم قبرش ناپیداست. بگذار قبر زهرای من هم ناپیدا باشد“.
الهام گرفتن از ایستادگی فاطمه زهرا برای زنان انقلابی مجاهد و مبارز در شکنجهگاههای خمینی پیوسته جایگاه ویژهیی داشته است. از جمله در یک نمونه خواهر مجاهد ملیحه مقدم در کتاب خاطرات خود از شکنجهگاههای رژیم آخوندی با عنوان ”رؤیای صادقانه زندانی“مینویسد: ”بازجو میگفت: حیف از تو نیست؟ یک دخترجوان تحصیلکرده. میتوانی بهترین زندگی را داشته باشی. الآن آنها دارند زندگیشان را میکنند و تو اینجا افتادهای. ارزش ندارد که بخواهی جوانی و زیبایی و زندگیت را حرام کنی. هرچه «استاد» از تو میخواهند بگو و خودت را خلاص کن. من دیگر نای حرفزدن نداشتم و توان اینکه حتی چندکلمه فحش هم بدهم در خودم نمیدیدم. چشمم را بستم که راحتم بگذارد.
گفت: خودت نمیخواهی وگرنه راه باز است. بازجوی دیگر گفت: ولش کن این باید مثل خر کتک بخورد. او دوباره میگفت: نه اینطوری نیست و... ...
این بازی کثیف و مسخره را هرازگاهی تکرار میکردند و دوباره ضربههای کابل شروع میشد.
از نوک پا تا روی کمرم را بیمحابا با کابل میزدند و هربار که شروع میکردند من منتظر بودم که این بار دیگر کی و کجا تمام میشود؟
یک بار زیر لب گفتم: یا فاطمه زهرا خودت کمک کن!
یکی از آنها که نزدیکم ایستاده بود صدایم را شنید و با مشت بر سرم کوبید: خفهشو مگر تو فاطمه زهرا میشناسی“...
دو روز پیش سیمای آزادی تصویر و صدای مادر عفت الشریعه شاه آبادی را پخش کرد که در سن 93سالگی در گذشت. مادر سه مجاهد شهید، احمد که توسط دیکتاتوری شاه و اشرف که توسط خمینی جلاد در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 و علی که در حمله موشکی مزدوران خامنهای به لیبرتی بهشهادت رسیدند. مادر که فرزند میرزا محمدعلی شاه آبادی از معروفترین مجتهدان دوره مشروطه و رضاشاه در تهران بود، در این صحبتها با صفا و صمیمیت مادرانهاش خطاب به فرزند مجاهدش میگوید: ”الان 50ساله منو ول نمیکنن، هر روز برای یه چیزی ریختن توی خونه اینجا رو خراب کردن، نه مال دارم نه پول دارم نه چیزی دارم. میخواهم با شماها باشم مسعود بچه منه مریم بچه منه. من که میدونم زینب زمان من مریمه. شماها همه تون چه دختر و چه پسر همه تون اولاد من هستین، مثل حسین بن علی که خاطرخواهشم“.
روز 23اسفند آخوند پناهیان از آخوندهای دربار خامنهای در سخنرانی بهمناسبت درگذشت فاطمه زهرا در قم به شکست ”شعار مرگ بر بیحجاب“ اعتراف کرد و گفت: ”نمیتوان با مرگ بر بیحجاب کار را حل کرد“. این مهره خامنهای حتی به شکست ارتجاع آخوندی در پیشبرد فرهنگ منحطش در خانوادههای مذهبی هم اعتراف کرد و گفت: ”اکثر فرزندانی که در خانه مذهبی بار میآیند و با این جو مواجه میشوند، در دوران جوانی از مذهب زده میشوند و بقیه را هم نسبت به دین زده میکنند“. (خبرگزاری حکومتی نسیم 23اسفند 94)
آری فرهنگ فاطمی را مردم ایران نه در یک مشت جنایتکار چماق بهدست برای تحمیل حجاب اجباری و برای گسترش جو ارعاب و اختناق، بلکه رودرروی آخوندهای جنایتکار حاکم میبینند که درس ایستادگی در برابر ستم و تجاوز به حقوق زنان و انسان میدهد. نگاهی به وصیتنامه هزاران زن مجاهد خلق که در زیر شکنجههای جلادان خمینی یا در برابر تیرباران و چوبه دار ایستادند، بهروشنی گواه آن است که جایگاه فاطمه زهرا و دختر قهرمانش زینب کبری در قوت قلب دادن برای ایستادگی در برابر ستم حاکمیت آخوندی بیبدیل بوده است. این فرهنگ نه مرده و نه خاکستر شده، آنچه که مرده و خاکستر شده و باید برایش مرثیه خواند فرهنگ مبتذل و سرکوبگریست که به آخر خط رسیده و دجالیتش تحت عنوان ”فرهنگ فاطمی“ در برابر زن ایرانی فرو ریخته است.
در آن شرایط که خمینی در اوج بود و کمترین مخالفت با سیاستهایش هزینه سنگینی برای نیروهای سیاسی داشت، مجاهدین طبق وظیفه انقلابی و انسانی و اسلامی خود به دفاع از حقوق پایهیی زنان پرداختند و الگوی فاطمه زهرا را نه در سرکوب زنان برای تحمیل حجاب و نوع پوشش، بلکه در رهایی زنان و ایستادگی در برابر ستم و سرکوب معرفی کردند.
اعترافها مهرههای هر دو باند رژیم در37سال گذشته بهروشنی نشان میدهد که تلقی ارتجاعی از فاطمه زهرا بالکل شکست خورده و سوءاستفاده از نام آن بانوی بزرگ اسلام دیگر اثر ندارد.
روز 22اسفند 94روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی در مقالهیی با عنوان ”مرثیهای برای فرهنگ فاطمی“ با یک توهین آشکار هم به فاطمه زهرا (س) و هم زنان آزاده میهنمان، مینویسد: ”اگر آنچه در جامعه امروز، اعم از تهران و شهرهای بزرگ تا شهرهای کوچک و بخشها و حتی روستاها، به چشم میخورد را مورد دقت و بررسی قرار دهیم و بخواهیم آن را با فرهنگ فاطمی منطبق نمائیم، به نظر میرسد نمیتوانیم بهعملکرد خود در 37سال عمر نظام جمهوری اسلامی افتخار کنیم. آنچه امروز در جامعه ما «بدحجابی» نام دارد، به سرتاسر کشور حتی روستاها نفوذ کرده و نشان میدهد که فرهنگ فاطمی در بخش ظاهری، حاکمیتی در جامعه ما ندارد“.
واقعیت چیست؟ آیا مرثیهیی که ارتجاع آخوندی امروز به مرثیههای فزاینده برای حاکمیتش اضافه کرده، رویگردانی زنان میهنمان از فرهنگ فاطمی میباشد یا رویگردانی و ضدیت با فرهنگ ارتجاع و زنستیز آخوندی است؟
آیا ”فرهنگ فاطمی“ همان زنستیزی است که آخوندهای حاکم بر میهنمان 37سال است با گشتهای سرکوبگر انتظامی و 25 ارگان دیگر حکومتی تحت عنوان خمینی ساخته ”بدحجابی“ با وحشیانهترین صور ممکن علیه زنان میهن برپاکردهاند که حالا برای شکست و ناکامی در پیشبرد آن به ”مرثیهخوانی“ افتادهاند؟ یا فرهنگ فاطمی در نظرگاه مردم ایران در ایستادگی در برابر ستم و اسثتمار برجسته میشود.
دو ماه قبل مادر نیره مهاجر معروف به مادر بهکیش مادر 5 فدایی شهید بدرود حیات گفت. یکی از فرزندان مادر فدایی شهید زهرا بهکیش بود. شهید زهرا فوقلیسانس فیزیک و دبیر بود که در سال 62 توسط دژخیمان خمینی اعدام شد ولی مزار او را به مادر نشان ندادند. در یکی از دیدارهایی که مادران شهیدان قیام با این مادر بزرگوار داشتند، وی در سخنانی که در شبکههای اجتماعی گذاشته شده است، در رابطه با قبر شهید زهرا میگوید: ”حتی قبرش رو هم نشونمون ندادند. همیشه میگم آقایون خیلی افتخار نکنید دختر پیغمبر هم قبرش ناپیداست. بگذار قبر زهرای من هم ناپیدا باشد“.
الهام گرفتن از ایستادگی فاطمه زهرا برای زنان انقلابی مجاهد و مبارز در شکنجهگاههای خمینی پیوسته جایگاه ویژهیی داشته است. از جمله در یک نمونه خواهر مجاهد ملیحه مقدم در کتاب خاطرات خود از شکنجهگاههای رژیم آخوندی با عنوان ”رؤیای صادقانه زندانی“مینویسد: ”بازجو میگفت: حیف از تو نیست؟ یک دخترجوان تحصیلکرده. میتوانی بهترین زندگی را داشته باشی. الآن آنها دارند زندگیشان را میکنند و تو اینجا افتادهای. ارزش ندارد که بخواهی جوانی و زیبایی و زندگیت را حرام کنی. هرچه «استاد» از تو میخواهند بگو و خودت را خلاص کن. من دیگر نای حرفزدن نداشتم و توان اینکه حتی چندکلمه فحش هم بدهم در خودم نمیدیدم. چشمم را بستم که راحتم بگذارد.
گفت: خودت نمیخواهی وگرنه راه باز است. بازجوی دیگر گفت: ولش کن این باید مثل خر کتک بخورد. او دوباره میگفت: نه اینطوری نیست و... ...
این بازی کثیف و مسخره را هرازگاهی تکرار میکردند و دوباره ضربههای کابل شروع میشد.
از نوک پا تا روی کمرم را بیمحابا با کابل میزدند و هربار که شروع میکردند من منتظر بودم که این بار دیگر کی و کجا تمام میشود؟
یک بار زیر لب گفتم: یا فاطمه زهرا خودت کمک کن!
یکی از آنها که نزدیکم ایستاده بود صدایم را شنید و با مشت بر سرم کوبید: خفهشو مگر تو فاطمه زهرا میشناسی“...
دو روز پیش سیمای آزادی تصویر و صدای مادر عفت الشریعه شاه آبادی را پخش کرد که در سن 93سالگی در گذشت. مادر سه مجاهد شهید، احمد که توسط دیکتاتوری شاه و اشرف که توسط خمینی جلاد در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 و علی که در حمله موشکی مزدوران خامنهای به لیبرتی بهشهادت رسیدند. مادر که فرزند میرزا محمدعلی شاه آبادی از معروفترین مجتهدان دوره مشروطه و رضاشاه در تهران بود، در این صحبتها با صفا و صمیمیت مادرانهاش خطاب به فرزند مجاهدش میگوید: ”الان 50ساله منو ول نمیکنن، هر روز برای یه چیزی ریختن توی خونه اینجا رو خراب کردن، نه مال دارم نه پول دارم نه چیزی دارم. میخواهم با شماها باشم مسعود بچه منه مریم بچه منه. من که میدونم زینب زمان من مریمه. شماها همه تون چه دختر و چه پسر همه تون اولاد من هستین، مثل حسین بن علی که خاطرخواهشم“.
روز 23اسفند آخوند پناهیان از آخوندهای دربار خامنهای در سخنرانی بهمناسبت درگذشت فاطمه زهرا در قم به شکست ”شعار مرگ بر بیحجاب“ اعتراف کرد و گفت: ”نمیتوان با مرگ بر بیحجاب کار را حل کرد“. این مهره خامنهای حتی به شکست ارتجاع آخوندی در پیشبرد فرهنگ منحطش در خانوادههای مذهبی هم اعتراف کرد و گفت: ”اکثر فرزندانی که در خانه مذهبی بار میآیند و با این جو مواجه میشوند، در دوران جوانی از مذهب زده میشوند و بقیه را هم نسبت به دین زده میکنند“. (خبرگزاری حکومتی نسیم 23اسفند 94)
آری فرهنگ فاطمی را مردم ایران نه در یک مشت جنایتکار چماق بهدست برای تحمیل حجاب اجباری و برای گسترش جو ارعاب و اختناق، بلکه رودرروی آخوندهای جنایتکار حاکم میبینند که درس ایستادگی در برابر ستم و تجاوز به حقوق زنان و انسان میدهد. نگاهی به وصیتنامه هزاران زن مجاهد خلق که در زیر شکنجههای جلادان خمینی یا در برابر تیرباران و چوبه دار ایستادند، بهروشنی گواه آن است که جایگاه فاطمه زهرا و دختر قهرمانش زینب کبری در قوت قلب دادن برای ایستادگی در برابر ستم حاکمیت آخوندی بیبدیل بوده است. این فرهنگ نه مرده و نه خاکستر شده، آنچه که مرده و خاکستر شده و باید برایش مرثیه خواند فرهنگ مبتذل و سرکوبگریست که به آخر خط رسیده و دجالیتش تحت عنوان ”فرهنگ فاطمی“ در برابر زن ایرانی فرو ریخته است.
https://www.mojahedin.org/news/172977/%D9%85%D8%B1%D8%AB%DB%8C%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B9
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر