- علیرضا یعقوبی
شوی انتخاباتی مجلس آخوندی در پیش است و هر چه به موعود این نمایش نزدیک می شویم، جمعی از طف درونی این رژیم که از آنها بعنوان «اصلاح طلبان» یاد می شود، برای عرضه خود به درگاه ولی فقیه هر روز بیش از پیش به پشتک و وارو زدن جدید، در امتداد استراتژی «فشار از پائین و چانه زنی از بالا» روی می آورند.
تازه ترین مطالبه اصلاح طلبان را از زبان آخوند «موسوی بجنوردی» از اعضای «مجمع رحانیون مبارز» در مصاحبه با «سایت فارس» از سایتهای وابسته به سپاه پاسداران را با هم می خوانیم:
«فارس:مثلا اینکه وقتی گفته میشود همه شهروندان حق تحصیل دارند، آیا این حق به عنوان مثال شامل حال بهائیان هم میشود؟
بجنوردی: به هیچ عنوان. بعضی مسایل نیاز به این ندارد که تخصیص بزنیم، آن کسی که با اسلام مخالف است، موضوعا خارج است. بهائی ضد اسلام است و موضوعا از این بحث خارج میشود.هیچوقت ما نمیگوییم بهایی حق تحصیل آزاد دارد، اصلا حقوق شهروندی ندارد.».
البته ناگفته پیداست که از منظر آخوندها، هیچ ایرانی جدا از طیف «خودی»- بخوانید عمله اکره فاشیسم آخوندی - از «حقوق شهروندی« برخوردار نیست وگرنه شعار اصلی «جبهه مشارکت» از اعضای اصلی طیف «اصلاح طلبان» رژیم، «ایران برای همه ایرانیان» نبود. اگر «همه» را از میان این خواسته برداریم، این شعار تداعی گر، شعار فاشیسم هیتلری خواهد بود که ادعا داشت «المان برای آلمانی ها» یعنی به عبارت ساده تر، خمینی و جانشینش با پیگیری سیاست «آپارتاید مذهبی» کار را بجایی رسانده اند که سقف خواسته یک جریان اصلاح طلب بازگشت به دوران فاشیسم هیتلری شده است. و صد البته بر آنهایی که دستی در سیاست دارند مشخص و معلوم است که این شعار هم تنها مصرف عوامفریبانه در خدمت به «استراتژی» «فشار از پائین و چانه زنی از بالا» دارد. در واقع این شعار فاشیستی در خدمت عوامفریبی برای جلب آرای مردمی است که تنها و تنها از شرکت در انتخابات، «دهن کجی» به «عمود خیمه نظام نظام» یعنی شخص «ولی فقیه» یا «رأی مرجع» را دنبال می کنند. در واقع میان «ماه من» «اصلاح طلبان» دروغین که در پی «چانه زنی» برای کسب قدرت سیاسی در درون حاکمیت هستند، تا «ماه گردون» «توده های مردم» که از هر چه آخوند و اراذل و اوباش وابسته به آنها بیزار بوده و هستند، «تفاوت از زمین تا آسمان هست.»
البته ناگفته نباید گذاشت که آخوند موسوی بجنوردی که دجالیت را از پیشوا و رهبرش، خمینی به ارث بوده است بعد از انتشار این نظر و انعکاس اجتماعی آن، در صدد اصلاح گفته اش برآمد و اعلام نمود : «دسته ای از بهایی ها فاقد حقوق شهروندی هستند که با رژیم فاسد اسرائیل همکاری می کنند و بر ضد اسلام یا بر ضد جمهوری اسلامی ایران فعالیت دارند.»
اما چه کسی نمی داند که هر دگر اندیشی در طی ۳۵ سال گذشته در رژیم فاشیسم آخوندی» به بهانه «ستون پنجم دشمن» و همکار «رژیم فاسد اسرائیل» از حقوق شهروندی محروم شده و مورد سرکوب قرار گرفته است. کدام دیکتاتوری را در تاریخ سراغ داریم که مخالفان خود را وابسته و نوکر اجنبی نخوانده باشد؟. دیکتاتور همواره خود را «تمام خلق»ی بحساب آورده و نظرش را بعنوان «اراده مرجع» برخاسته از «اراده تمام ملت» فرض نموده و بجای آنها سخن گفته است، بالاخص اگر معنی «ولایت فقیه» را بخوبی درک کرده باشیم.
باید یادآور شد که همه ایرانیان از شهروندان این مرز و بوم بوده و همه آنها از حقوق برابر شهروندی برخوردار هستند و این نه یک «هدیه» و «پیشکش» از جانب این یا آن «دیکتاتور» بلکه برخاسته از منشور ملل متحد و حقوق بشر است.
اما رعایت این حقوق اولیه انسانی در شرایط خاص ایران. تنها و تنها با حاکمیت یک دولت سکولار برخاسته از آرای مستقیم و مخفی مردم و به رسمیت شناختن «حق حاکمیت ملی» ایرانیان و اعمال آن توسط تمامی مردم ایران است که میسر و قابل اجرا است.
فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران بنا به ماهیتش هیچگاه نتوانسته و نخواهد توانست حقوق اولیه شهروندی همه ایرانیان را تضمین نموده و به آن عمل کند.
تنها و تنها با سرنگونی تمام عیار این رژیم و تمامی جناح های برآمده از آن است که می توان به احیای حقوق ملی و شهروندی همه ایرانیان امیدوار بود و به آن چشم دوخت.
شوی انتخاباتی مجلس آخوندی در پیش است و هر چه به موعود این نمایش نزدیک می شویم، جمعی از طف درونی این رژیم که از آنها بعنوان «اصلاح طلبان» یاد می شود، برای عرضه خود به درگاه ولی فقیه هر روز بیش از پیش به پشتک و وارو زدن جدید، در امتداد استراتژی «فشار از پائین و چانه زنی از بالا» روی می آورند.
تازه ترین مطالبه اصلاح طلبان را از زبان آخوند «موسوی بجنوردی» از اعضای «مجمع رحانیون مبارز» در مصاحبه با «سایت فارس» از سایتهای وابسته به سپاه پاسداران را با هم می خوانیم:
«فارس:مثلا اینکه وقتی گفته میشود همه شهروندان حق تحصیل دارند، آیا این حق به عنوان مثال شامل حال بهائیان هم میشود؟
بجنوردی: به هیچ عنوان. بعضی مسایل نیاز به این ندارد که تخصیص بزنیم، آن کسی که با اسلام مخالف است، موضوعا خارج است. بهائی ضد اسلام است و موضوعا از این بحث خارج میشود.هیچوقت ما نمیگوییم بهایی حق تحصیل آزاد دارد، اصلا حقوق شهروندی ندارد.».
البته ناگفته پیداست که از منظر آخوندها، هیچ ایرانی جدا از طیف «خودی»- بخوانید عمله اکره فاشیسم آخوندی - از «حقوق شهروندی« برخوردار نیست وگرنه شعار اصلی «جبهه مشارکت» از اعضای اصلی طیف «اصلاح طلبان» رژیم، «ایران برای همه ایرانیان» نبود. اگر «همه» را از میان این خواسته برداریم، این شعار تداعی گر، شعار فاشیسم هیتلری خواهد بود که ادعا داشت «المان برای آلمانی ها» یعنی به عبارت ساده تر، خمینی و جانشینش با پیگیری سیاست «آپارتاید مذهبی» کار را بجایی رسانده اند که سقف خواسته یک جریان اصلاح طلب بازگشت به دوران فاشیسم هیتلری شده است. و صد البته بر آنهایی که دستی در سیاست دارند مشخص و معلوم است که این شعار هم تنها مصرف عوامفریبانه در خدمت به «استراتژی» «فشار از پائین و چانه زنی از بالا» دارد. در واقع این شعار فاشیستی در خدمت عوامفریبی برای جلب آرای مردمی است که تنها و تنها از شرکت در انتخابات، «دهن کجی» به «عمود خیمه نظام نظام» یعنی شخص «ولی فقیه» یا «رأی مرجع» را دنبال می کنند. در واقع میان «ماه من» «اصلاح طلبان» دروغین که در پی «چانه زنی» برای کسب قدرت سیاسی در درون حاکمیت هستند، تا «ماه گردون» «توده های مردم» که از هر چه آخوند و اراذل و اوباش وابسته به آنها بیزار بوده و هستند، «تفاوت از زمین تا آسمان هست.»
البته ناگفته نباید گذاشت که آخوند موسوی بجنوردی که دجالیت را از پیشوا و رهبرش، خمینی به ارث بوده است بعد از انتشار این نظر و انعکاس اجتماعی آن، در صدد اصلاح گفته اش برآمد و اعلام نمود : «دسته ای از بهایی ها فاقد حقوق شهروندی هستند که با رژیم فاسد اسرائیل همکاری می کنند و بر ضد اسلام یا بر ضد جمهوری اسلامی ایران فعالیت دارند.»
اما چه کسی نمی داند که هر دگر اندیشی در طی ۳۵ سال گذشته در رژیم فاشیسم آخوندی» به بهانه «ستون پنجم دشمن» و همکار «رژیم فاسد اسرائیل» از حقوق شهروندی محروم شده و مورد سرکوب قرار گرفته است. کدام دیکتاتوری را در تاریخ سراغ داریم که مخالفان خود را وابسته و نوکر اجنبی نخوانده باشد؟. دیکتاتور همواره خود را «تمام خلق»ی بحساب آورده و نظرش را بعنوان «اراده مرجع» برخاسته از «اراده تمام ملت» فرض نموده و بجای آنها سخن گفته است، بالاخص اگر معنی «ولایت فقیه» را بخوبی درک کرده باشیم.
باید یادآور شد که همه ایرانیان از شهروندان این مرز و بوم بوده و همه آنها از حقوق برابر شهروندی برخوردار هستند و این نه یک «هدیه» و «پیشکش» از جانب این یا آن «دیکتاتور» بلکه برخاسته از منشور ملل متحد و حقوق بشر است.
اما رعایت این حقوق اولیه انسانی در شرایط خاص ایران. تنها و تنها با حاکمیت یک دولت سکولار برخاسته از آرای مستقیم و مخفی مردم و به رسمیت شناختن «حق حاکمیت ملی» ایرانیان و اعمال آن توسط تمامی مردم ایران است که میسر و قابل اجرا است.
فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران بنا به ماهیتش هیچگاه نتوانسته و نخواهد توانست حقوق اولیه شهروندی همه ایرانیان را تضمین نموده و به آن عمل کند.
تنها و تنها با سرنگونی تمام عیار این رژیم و تمامی جناح های برآمده از آن است که می توان به احیای حقوق ملی و شهروندی همه ایرانیان امیدوار بود و به آن چشم دوخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر