۱۳۹۲ مهر ۲۷, شنبه

مذاکرات هسته ای، رویای رژیم و کابوس مردم ایران




هدف رژیم حفظ قابلیت تولید سلاح هسته ای است. سران نظام خیال میکنند که با خرید وقت و استفاده از کارت های منطقه ای و بهره گیری از شکاف های سیاسی در آمریکا و با دور زدن اسرائیل میتوانند آمریکا را مجبور به پذیرش هژمونی منطقه ای جمهوری اسلامی مجهز به توان هسته ای کنند. اصرار رژیم برای پیگیری این تئوری متوهمانه که به دکترین برد-برد معروف شده، کشور را بازهم ویران تر میکند
----------------------------------------------------------------------
دور جدید مذاکرات هسته ای در ژنو پایان یافت و قرار است سه هفته دیگر، نمایندگان جمهوری اسلامی و کشورهای 1+5 مجددا ملاقات کنند. از سال 2002 که برنامه هسته ای مخفی رژیم ایران علنی شد، طی یازده سال گذشته، این مذاکرات همواره ادامه داشته و به هیچ نتیجه ای نرسیده اند. رژیم ایران با اظهار خوشحالی ازاینکه سر جامعه بین المللی را کلاه گذاشته، توانسته است برنامه هسته ای اش را جلوتر ببرد ولی بموازات آن، تحریم های بین المللی افزایش یافته اند، اقتصاد و سرمایه های استراتژیک کشور نابود شده اند، ملت ایران فقیرتر و فلاکت زده تر شده اند و خطر تحریم های بیشتر و جنگ و نابودی سرزمین مان را تهدید میکند.
این بار نیز پس از پایان مذاکرات، طرفین اظهار خوشحالی کرده و این گفتگوها را مفید، بی سابقه، امیدوار کننده و گامی به جلو خوانده اند. نمایندگان رژیم از اینهم جلوتر رفته و به گفته سایت آفتاب، معاون وزیر خارجه عراقچی، گفته است که 1+5 با شکل و چارچوب طرح ایران موافقت کرده است و فقط بر سر جزئیات بحث نشده که آن نیز در مذاکرات بعدی حل و فصل خواهد شد.
اما به گزارش خبرگزاری فارس، سرگئی ریابکوف، نماینده ارشد روس‌ها دراین مذاکرات گفته است که: "فاصله میان مواضعی که توسط ایران و قدرت‌های جهانی درباره این موضوع اتخاذ شد را می‌توان کیلومترها توصیف کرد، در حالی که پیشرفتی که حاصل شد را می‌توان چند گام دانست."
رویای ظریف
اگرچه طرح پیشنهادی جدید رژیم در مذاکرات ژنو هنوز علنی نشده است اما از مجموعه اظهار نظرهائی که مقامات رژیم در مورد ادامه غنی سازی، حفظ ذخائر اورانیوم غنی شده، ادامه کار رآکتور آب سنگین اراک و افزایش تعداد سانتریفوژها در ماههای اخیر ابراز شده میتوان نتیجه گرفت که رژیم حداقل بدنبال حفظ قابلیت تولید سلاح هسته ای است. طبق گزارش ماه اگوست آژانس بین المللی اتمی، ایران در حال حاضر بیش از 7000 کیلوگرم اورانیوم غنی شده زیر 5 درصد و نزدیک به 200 کیلوگرم غنی شده در حد 20 درصد دراخیتار دارد و هیچگونه مصرف صلح آمیز برای آن در کشور وجود ندارد. این نکته ای است که همه کارشناسان و سیاستمداران جهان میدانند و رژیم ایران و عوامل اش در خارج از کشور آنرا پنهان میکنند. عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت خاتمی در مناظره علنی با مهدی فضائلی در 25 خرداد 87 در تهران گفت:
" در همه كشورها براي اعتمادسازي اول نيروگاه مي‌سازند، بعد غني‌سازي مي‌كنند. آنها (جامعه بین المللی) سوال مي‌كنند كه وقتي شما نمي‌توانيد نيروگاه بسازيد غني‌سازي را براي چه مي‌خواهيد. تنها دو كشور راهي جز اين رفتند و بدون اينكه نيروگاه بسازند بدنبال غني‌سازي رفتند يكي ليبي و ديگر كره شمالي كه ملت خود را به فلاكت انداختند.
اگر حق انرژي هسته‌اي را براي بمب مي‌خواهيم كه مشخص است دنيا اين مسئله را نمي‌خواهد اما اگر براي برق مي‌خواهيم آنها مي‌پرسند شما كه نيروگاه اتمي نداريد پس سوخت را براي چه مي خواهيد؟"
از اینرو، اصرار رژیم برای ادامه غنی سازی و چانه زنی بر سر میزان و نوع سانتریفوژها و پذیرش تحریم های کمرشکن نشان میدهد که تنها هدف رژیم حفظ توان تولید سلاح هسته ای است.
رژیم ایران براین باور است که با خرید وقت و با استفاده درست از کارت های برنده ای که در دست دارد، قادر خواهد بود آمریکا و غرب را مجبور به پذیرش این سناریو کنند. درهمین راستا، جواد ظریف دربازگشت از سفر نیویورک و در دیدار با کمیسیون امنیت ملی مجلس ادعا کرده است که: "جمهوری اسلامی توان و ظرفیت این را دارد که در صحنه بین المللی حریف آمریکا و اسرائیل شود برای این کار باید توانمندیهای خودمان و تیم دولت را باور کنیم. اگر برداشت ما این باشد که در داخل آمریکا یک صدایی وجود دارد اشتباه کردیم بلکه ما می توانیم با استفاده از اختلاف نظرها در آمریکا پیروز صحنه باشیم و البته رژیم صهیونیستی نقاط ضعف بسیار زیادی دارد که می توان از آنها استفاده کرد."
دکترین رژیم معروف به برد - برد یا سود دو جانبه
راهکار کنونی رژیم در برخورد با غرب و مسئله هسته ای روی دکترین معروف به "راه حل برد - برد" یا "سود دو جانبه" قرار گرفته است. این نظریه سالها قبل توسط علی اکبر ولایتی مشاور سیاست خارجی ولی فقیه در مقاله ای در روزنامه شرق تحت عنوان "استراتژى چهارم: راه برون رفت از چالش هاى سياست خارجى ايران" تبیین شد و اکنون نیز توسط روحانی و ظریف تبلیغ و پیگیری میشود. ولایتی گفت که رژیم ایران باید با استفاده از نفوذ منطقه ای خود، غرب را وادار کند تا هژمونی منطقه ای و توان هسته ای ایران را بپذیرد و با ایران کنار بیاید وگرنه، منطقه روی صلح و آرامش را نخواهد دید. این دکترین، برداشتی غیرواقعی و اجراء نشدنی از الگوی چینی، یعنی آشتی آمریکا و چین در دهه هفتاد میلادی است که طی آن، آمریکا با پذیرش هژمونی چین در جنوب شرقی آسیا، راه را برای همکاری استراتژیک بین دو کشور هموار نمود. ولایتی در مقاله خود در در 24 اسفند 1384نوشت:
"اگر جهان احساس كند در مناطق حساس خاورميانه (عراق، فلسطين و...) بدون حضور ايران نمى توان به صلح و امنيت رسيد آنچه رخ خواهد داد شكل گيرى يك جريان «سود دو جانبه» است. جهان بايد احساس كند در صورت تعامل با ايران سريع تر به صلح خواهد رسيد و ايران نيز احساس كند در صورت تعامل با جهان توسعه يافته تر خواهد شد.
كاربرد اين استراتژى در حل مسائل هسته اى نمونه اى از آ زمون آن در سياست خارجى جمهورى اسلامى است: سياست خارجى ايران هم اكنون درگير چالش هايى است كه در راس آنها مسئله هسته اى قرار دارد. براى عبور از اين مسئله ضرورى است كه ما از زمينى كه حريف و رقيب براى ايران گسترده است و قواعدى كه او براى بازى قرارداده خارج شويم و مسائل سياست خارجى ايران را به حوزه هايى تسرى دهيم كه در آن خودمان قواعد بازى را تعيين مى كنيم. با اين كار تمركز موجود بر سر مسئله هسته اى را از بين مى بريم."
جواد ظریف در اولین گفتگوی تلویزیونی خود پس از انتصاب به وزات خارجه به این امر اشاره کرد و گفت: "طرف مقابل (آمریکا) هنوز به این فهم نرسیده که نمی توان در دنیای امروز به هزینه دیگران به رفاه و پیشرفت رسید. اگر می شد بعد از یازده سپتامبر باید همه چیز آرام می شد و آمریکا از لحاظ جهانی در آرامش به سر می برد. اگر آمریکا به دنبال بازی با حاصل جمع صفر باشد هم خودش می بازد و هم طرف مقابل. ما نیازمندیم دیگران را به درک این واقعیت وادار کنیم که تنها از راه بازی برد- برد می توان به نفع جمعی رسید."
در این چهارچوب نظری، جمهوری اسلامی میتواند به غرب برای آرام کردن منطقه و خاموش کردن آتشی که خود جمهوری اسلامی بویژه در سوریه براه انداخته است، کمک کند. حسن روحانی در سخنرانی خود در انجمن آسیا در نیویورک گفت:
"در دوره گذاری که در آن به سر می بریم، ایران از توانایی های بالفعل و بالقوه لازم برای افزایش نقش خود در صحنه جهانی برخوردار است... جای تاسف است که در حال حاضر کشورهای زیادی در منطقه ما با مشکلات و چالشهای داخلی و بین المللی که برای دیگر بازیگران منطقه ای و بین المللی نیز دارای تبعاتی است، مواجه اند. تردیدی نیست که این مشکلات غالبا شامل موضوعاتی است که مورد علاقه یا موجب نگرانی بسیاری از بازیگران منطقه ای و جهانی است؛ بازیگرانی که باید دست به دست هم داده و تلاش مشترکی برای مواجهه با آنها صورت دهند. کشور من به عنوان یک قدرت عمده در منطقه کاملا آماده است تا در چنین جهتی حرکت کند و از هیچ تلاشی برای کمک به یافتن راه حل برای این مشکلات فروگذار نکند و از این طریق به حفظ صلح، ثبات و امنیت در منطقه کمک کند... ضروری است که از درگیر شدن در یک بازی با حاصل جمع صفر خودداری کنیم."
در همین زمینه، صادق خرازی همکار قدیمی جواد ظریف و معاون سابق وزیر خارجه، در مصاحبه اخیر خود با نشریه فارسی شرق الاوسط گفت:
"این بزرگترین اشتباه استراتژیک است اگر کسانی تصور کنند که ایران در واقع به دلیل فقر امکانات و بحران ها در حال باز کردن درهای خود است. این یک خطای استراتژیک است... بی تردید ایران و آمریکا منافع و تهدید های مشترک در منطقه دارند. ایران و آمریکا نزدیکترین کشورها به همدیگر برای تامین منافع مشترک و رفع تهدید های مشترک در منطقه هستند. هیچ کشوری در منطقه خلیج فارس و منطقه خاورمیانه شاید اینقدر قرابت منافع با آمریکا ندارد. در چند سال اخیر آمریکا دو دشمن خونین ایران یعنی طالبان و صدام حسین را از قدرت برکنار کرد. هر دو با ما در جنگ بودند، امروز القاعده همانقدر با ما بد است که با آمریکا بد است. هر دو کشور تهدید امنیت ملی از جانب ترافیک مواد مخدر و سلاح های متعارف داریم.
ایران و آمریکا می توانند تعریف جدیدی از همکاری و امنیت داشته باشند. این دو کشور بستر زیادی برای گفتگو دارند. امنیت منطقه و خلیج فارس بدون حضور ایران ممکن نیست. کمربند امنیتی در خلیج فارس بدون حضور ایران نه در خلیج فارس و نه در خاورمیانه محقق نخواهد شد. تمام استراتژیست های امروز غرب معتقدند که هر حرکت و سیاست موفقی چه در لبنان چه در سوریه چه در پروسه صلح، چه در مقطع بیداری عربی و.. بدون حضور ایران همه تبدیل به حرکتهای مقطعی و خشن خواهند شد که نمونه اش در امروز مصر است نمونه اش در دیروز لیبی است. تنها راهی که می توان در منطقه صلح ایجاد کرد تعامل مشترک ایران و آمریکا است."
نظریه "برد - برد" یا شراکت رژیم با آمریکا در منطقه را در سال 2008 تریتا پارسی لابیست رژیم در آمریکا در مقاله ای تحت عنوان "آیا آمریکا و ایران میتوانند خاورمیانه را باهم تقسیم کنند" توضیح داد و نوشت:
"با توجه به نفوذ غیرقابل انکار ایران در عراق، و با اعتراف آمریکا به این نفوذ، اکنون باید پرسید که آیا آمریکا آمادگی تقسیم منطقه با ایران را دارد؟ در حال حاضر در آمریکا بحث بر این است که با دادن تضمین های امنیتی یا بسته های تشویقی اقتصادی، ایران را به تغییر رفتار ترغیب کنند. اگرچه این دو امتیاز لازم است اما کافی نیست. این امتیازات زمانی کافی بود که نفوذ ایران در عراق و لبنان و دیگر نقاط خاورمیانه به این میزان نبود. از این پس، منزوی کردن و نادیده گرفتن ایران دیگر ممکن نیست. درصورتیکه واشنگتن ایران را کنار بگذارد، ایران حداقل این قدرت را دارد که منطقه را بهم بریزد."
نقشه راه تاکتیکی رژیم برای موفقیت در استراتژی هسته ای و منطقه ای  
همانطور که ظریف در دیدار با کمیسیون امنیت ملی مجلس گفته است، رژیم تصور میکند که با استفاده از کارت های منطقه ای و همچنین با استفاده از شکاف های سیاسی در آمریکا میتواند استراتژی خود یعنی هژمونی منطقه ای و توان هسته ای را به آمریکا تحمیل کند. کارت اصلی رژیم را سپاه قدس و قاسم سلیمانی در اختیار دارند اما برای کمک رسانی به این استراتژی و کاستن از فشارهای موجود علیه رژیم و تأثیر گذاری روی سیاست های آمریکا، دولت روحانی "دیپلماسی عمومی" جدیدی در آمریکا براه انداخته که مهمترین وجوه آن به قرار زیر است:
  • دیپلماسی لبخند و ارائه چهره ای مثبت از جمهوری اسلامی: رژیمی معتدل، ضامن صلح و آرامش در منطقه و شایسته اعتماد جامعه بین المللی که میتواند بعنوان شریک آمریکا مورد قبول واقع شود
  • استفاده از شکاف های سیاسی در آمریکا بویژه در کنگره و همچنین بین کنگره و کاخ سفید
  • کارزار تبلیغی علیه اسرائیل و معرفی این کشور بعنوان مانع اصلی دوستی بین ایران و آمریکا 
  • ترغیب کمپانی های بزرگ نفتی غرب برای جلوگیری از تحریم های جدید و حمایت از دکترین همزیستی با رژیم
  • بازسازی و تقویت لابی رژیم در آمریکا حول مبارزه با لابی اسرائیل و جلوگیری از تحریم های جدید
  • تلاش برای استفاده از شکاف ها در 5+1 و جلوگیری از تحریم های جدید در اروپا
رویای شیرین رژیم، کابوس مردم ایران
استراتژی رژیم برای مجبور کردن غرب به پذیرش هژمونی منطقه ای و قابلیت هسته ای جمهوری اسلامی، بدلائل فراوان، رویائی خطرناک و غیرقابل اجراست. از آنجمله میتوان به دلائل زیر اشاره کرد:
   برنامه هسته ای رژیم و هژمونی منطقه ای اش با منافع غرب و بویژه آمریکا در تضاد قرار دارد و بآن تن نخواهند داد. در صورتیکه رژیم به نقطه بدون بازگشت در روند هسته ای برسد، گزینه مورد نظر کشورهای غربی "مهار" و محدود کردن رژیم و افزایش تحریم هاست. یعنی سناریوی کره شمالی را انتخاب میکنند و نه الگوی چین.
•   برنامه هسته ای رژیم مسابقه ای غیرقابل کنترل در خاورمیانه برای دستیابی به سلاح هسته ای براه میاندازد که ثبات و آرامش در مهمترین منطقه استراتژیک جهان را مورد تهدید قرار میدهد. از اینرو، جامعه بین المللی با دستیابی رژیم به سلاح هسته ای مقابله میکند.
•   برنامه هسته ای و تسلط منطقه ای رژیم، امنیت اسرائیل و منافع استراتژیک کشورهای عرب را تهدید میکند و با آن مقابله خواهند کرد.
•   دکترین رژیم روی نقاط قوت خیالی نظام بنا شده است. با نگاهی به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور میتوان گفت که منحنی قدرت رژیم همواره به پائین میل کرده است و در شرائط کنونی در وضعیت وخیمی قرار گرفته است
   کارت های منطقه ای رژیم برای باج خواهی از غرب رو به کاهش و از بین رفتن است. عدم امنیت در عراق و آینده تاریک بشار اسد بگونه ای است که رفسنجانی نیز بطور علنی زنگ های خطر را بصدا درآورده است.                              
•   مهمترین ضعف رژیم، مخالفت بخش عظیم مردم ایران با نظام و پتانسیل جنبش است که همچون آتشی زیر خاکستر در اولین فرصت دوباره شعله ور خواهد شد. از اینرو، آسیب پذیری نظام در مقابل تحریم ها افزایش یافته و دست غرب و آمریکا برای فشار بیشتر را باز گذاشته است. یعنی بطور استراتژیک، رژیم نیست که میتواند آمریکا را مجبور به پذیرش ایران هسته ای و مسلط به منطقه کند بلکه برعکس، این آمریکاست که میتواند گزینه خود یعنی جام زهر هسته ای و منطقه ای را به رژیم تحمیل کند.
اصرار رژیم بر ادامه مسیر کنونی و توهمات مالیخولیائی سران رژیم منجلمه باند وزارت خارجه که تصور میکنند با دور زدن اسرائیل میتوان آمریکا و غرب را مجبور به پذیرش ایران هسته ای کرد، کابوسی است که آینده کشور و موجودیت ایران زمین را تهدید میکند.
http://iraniansforum.com/index.php/aarticles/593-2013-10-17-21-34-57.html
  1. باید یه اطلاع دوستان برسانم تحریم خرید نفت ایران که تا کنون با فشار آمریکا بوده چنانچه نتایج آزمایشهای بر روی "گردون" مثیت باشد میتوان گغت گه اختیار National Energy Technology Labratory,(NETL) ادامه تحریمها در دست ما خواهد بود. برای آشنایی با گردون به آدرس زیر مراجعه فرمائید: http://selkebozorgan.blogspot.com/2013/06/blog-post.html قرار است حداکثر تا ۱۵ ژانویه اعلام شود که قطعا شما را از نتایج حاصله بمحض اعلام NETL نتیجه مطالعات نتایج مطلع خواهم کرد
  2. باید یه اطلاع دوستان برسانم تحریم خرید نفت ایران که تا کنون با فشار آمریکا بوده چنانچه نتایج آزمایشهای ان ئی تی ال بر روی "گردون" مثیت باشد میتوان گغت گه اختیار ادامه تحریمها در دست ما خواهد بود. برای آشنایی با گردون به آدرس زیر مراجعه فرمائید. نتیجه مطالعات قرار است حداکثر تا ۱۵ ژانویه اعلام شود که قطعا شما را از نتایج حاصله بمحض اعلام نتایج مطلع خواهم کرد. : http://selkebozorgan.blogspot.com/2013/06/blog-post.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر